نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
مقاله

نگاهی به خیزش مردم قزوین در ۱۳ مرداد ۱۳۷۳ / میهن علیخواه

1-آگوست-2016

گروه خبری:

خیزش مردم قزوین در ۱۳ مرداد ۱۳۷۳ از سلسله خیزش‌های شهری در شهرهای ایران در نیمۀ نخست دهۀ ۱۳۷۰ که در واکنش به اختناق و نابرابری شدید تحمیل‌شده توسط حکومت روی داد. علل مشخص‌تر این رویدادها، سیاست‌های تبعیض‌آمیز در دو دوره ریاست جمهوری رفسنجانی (موسوم به تعدیل اقتصادی) بود که علی‌رغم تبلیغات گوش‌خراش حکومتی در حمایت از«مستضعفان» فشار بیش از حدی را بر اقشار محروم حومه و حاشیۀ شهرها وارد آورد. متاسفانه به علت اختناق و سرکوب و محدودیت‌های شدید و فقدان وسایل پیشرفته ارتباط جمعی در آن دوران، آمار و جزییات دقیقی از این وقایع در دست نیست و حاکمان نیز آگاهانه و عامدانه اجازۀ درز کوچک‌ترین اطلاعات مفیدی را نمی‌دهد. از مجموعه این رویدادها در مورد خیزش‌های اسلامشهر و مشهد اطلاعات بیشتری در دست است اما در مورد خیزش‌های قزوین و اراک و … با کمبود شدید دانسته‌ها مواجه هستیم.

خیزش مردم قزوین هنگامی جرقه خورد که لایحۀ استان‌شدن قزوین در مجلس شورای اسلامی رد شد و مردم در روز ۱۳ مرداد ۱۳۷۳ به خیابان ریختند. روزنامۀ سلام که در آن دوران مخالف رفسنجانی محسوب می‌شد در ۲۲ شهریور ۱۳۷۳ در مطلبی اندکی پرده را کنار زد:

«موج اعتراض بالاگرفت … جاده ها بسته می‌شود. بعضی از سینماها، بانک‌ها، ادارات دولتی و پمپ‌بنزین‌ها خسارت می‌بینند… مسئولین شهر … نتوانستند با اغتشاش‌کنندگان رابطه‌ای برقرارکنند، به طوری که نیروهای انتظامی محل کاری از دست‌شان برنمی‌آمد. افراد یا به جمع حمله‌کنندگان پیوستند یا سکوت کردند. مخالفین نیز توان ابراز مخالفت نداشتند… وزیر کشور [بشارتی] به نمایندگی از رئیس جمهور [رفسنجانی] وارد ماجرا می‌شود. در مسجد اصلی شهر … سخنرانی می‌کند… [وقتی] نسبت به وقایع شهر و نقش مردم اعتراض می‌کند، سخنرانی وی قطع می‌شود و مردم مسجد را ترک می‌کنند. مجدداً درگیری بالا می‌گیرد. نماینده مردم قزوین [در مجلس] هم زخمی می‌شود… روز بعد نیز درگیری‌ها ادامه می‌یابد…» (از لس آنجلس تا قزوین، چاپ پنجم، ۱۳۷۸، تهران، ص۳۲).

شاهدان عینی دیگر هم از حجم و گسترگی این خیزش و هم از شمار بسیار جان‌باختگان آن خبر می‌دهند. ازجمله مرحوم مهندس مهدی بازرگان در مصاحبه با روزنامه آلمانی «فرانکفورتر روندشاو»، که توسط خبرنگار این روزنامه در روز ۲۲ آبان ۱۳۷۳ در تهران انجام شد، درباره قیام مردم قزوین می‌گوید: «… در ایران… کوچک‌ترین حرکات، تجمّعات مردم، اعتصابات کارگران یا دانشجویان، به دلیل ترس از گسترش آنها، با خشونت سرکوب می‌گردد. به عنوان مثال، در وقایع شهر قزوین… تعداد زیادی را کشتند. آنها بسیاری از مردم را اعدام کردند… مردم در اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها، در صفوف تحویل گرفتن قند و شکر رژیم را نفرین کرده، به آن فحش می‌دهند.» وی در همین مصاحبه دربارۀ پایه مردمی حکومت می‌گوید: «شاید بیشتر از ۵ درصد نباشد».
چند هفته بعد از تظاهرات گسترده در قزوین، شامگاه ۹ شهریور ۷۳ خامنه‌ای به مناسبت پایان «هفته دولت» برای رفسنجانی و اعضای دولتش که به دیدار او رفته بودند، با اشاره تلویحی به قیام قزوین مهر تاییدی بر خشونتهای وسیع صورت‌گرفته نهاد و گفت: «باید نسبت به کسی که نظم عمومی را خراب می‌کند، اندکی حتی اغماض روانداشت…» (روزنامه سلام، ۱۰ شهریور ۱۳۷۳).

روزنامه «ابرار»  ۱۵ شهریور ۷۳  در مقاله «توطئه از هر سو»، پس از درج این جمله خامنه‌ای در سخنانش به مناسبت «هفته وحدت» «تلاشهایی که به وسیله منافقین انجام شده، به خوبی نشانگر این واقعیت است که می‌خواهند اصل وحدت را …از میان بردارند» نوشت: «این سخنان در وضعی که از هر سو توطئه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده می‌شود، باید به وسیله مسئولان اجرایی کشور به کار گرفته شود… هرگز شرایط منطقه‌ای تا این حد حساس نبوده است».

سه هفته بعد، جنّتی در نماز جمعه تهران در روز ۸ مهر ۷۳ از «شرایط حساس» سخن می‌گوید: «شرایط امروز مملکت ما …عادی نیست. آن دشمنانی که از این انقلاب ضربه خوردند… آرام نمی‌نشینند. ما وظیفه‌مان این است که هر کسی این خطر دشمن را احساس بکند، همین جوری که از اول انقلاب همه بسیج شدند برای مبارزه با دشمن، با تمام وجود در مقابل دشمن بایستند» (رادیو ایران، ۸ مهر ۷۳).

فرماندار قزوین در آن زمان سال‌ها بعد در مورد این وقایع می‌گوید:

«البته یه نگاه… هم آن زمان نسبت به این خرابکاری‌ها وجود داشت، یه عده فکر می‌کردند که این ها منافقین و گروه های سیاسی ضد انقلاب‌اند که وارد شدند و باید مقابله نظامی کرد…» (سایت صدای قزوین، ۲ تیر ۱۳۹۳، مصاحبه با عباس نیکویه)

رادیو بی‌بی‌سی، از روز ۱۰ تا ۱۵ مهرماه ۱۳۷۳، در سلسله برنامه‌ای با عنوان «بررسی علت بروز ناآرامی‌ها در شهرهای ایران»، در باره این خیزشهای مردمی در شهرهای مختلف ایران گزارشی دارد و با «چند شخصیت ایرانی» نیز در این باره مصاحبه می‌کند. برنامه بی‌بی‌سی، با این مقدمه آغاز می‌شود: «…در سالهای اخیر در شهرهای مختلف ایران ناآرامی‌ها و شورش‌های گسترده‌ای روی داده است. مشهد و شیراز، اراک و زاهدان و قزوین و تبریز و شهرهای دیگر در چهارگوشه ایران هریک شاهد تظاهرات گسترده‌ی مردم برضد حکومت جمهوری اسلامی ایران بودند. اکثر این تظاهرات به خشونت کشیده شد… بیشتر کارشناسان مسائل ایران معتقدند که در ناآرامیهای اخیر شهرهای ایران نقش اصلی را جوانان به عهده داشته‌اند…»

سپس این پرسش‌ها را مطرح می‌کند:

با توجه به گستردگی و تداوم ناآرامیهای خشونت‌آمیز در ایران چنین رویدادهایی در آینده به کجا خواهد انجامید؟

اگر حوادثی نظیر مشهد و قزوین در تهران پیش بیاید وضع چه خواهد شد؟

چرا این شورش‌ها بلافاصله به خشونت کشیده می‌شود؟

«ایرج جمشیدی، روزنامه‌نگار مقیم تهران، که چند روز پس از وقایع قزوین از شهر دیدار کرد، می‌گوید: «مردم به ساختمانهای دولتی، بدون استثنا، حمله می‌کردند… به اتّفاق یکی از اهالی قزوین آن روز شهر را گشتیم. متاٌسفانه دیدم که استثنا ندارد. هر نوع ساختمان دولتی که آن جا وجود داشت، مورد هجوم مردم قرار گرفته بود. دادسراها، بانکها و شهرداری این‌ها مکانهایی بودند که مورد هجوم مردم قرار گرفته بود. همین طور هم دارایی…» و پس از ابراز خوشنودی از تلاش «جناح روشن بین حاکمیت» برای گشودن «منفذی برای انعکاس اعتراضات مردم» از طریق افزایش تعداد روزنامه‌ها، نیتجه می‌گیرد «امیدوارم که این جناح موفق بشود، اما اگر موفق نشود با کمال تاٌسّف کشور ما شاهد حوادثی نظیر آن چه که در مشهد یا قزوین روی داده دیگر حتی وسیع‌تر و خشن‌تر از آن بشود…»

مهندس مهدی بازرگان در این سلسله مصاحبه‌های رادیو بی‌بی‌سی، کشتار و اختناقی که حکومت در قزوین و شهرهای دیگر برای خاموش کردن آتش اعتراضات اجتماعی به آن متوسل می‌شود، نه تنها کارساز نمی‌بیند بل‌که در آینده باعث شعله‌ورترشدن چنین خیزش‌هایی می‌شود: «…هیچ دولتی و قدرتی نمی‌تواند تا ابد روی سرنیزه بنشیند. به فرض هم که این خشونت‌ها علیه دولت جواب‌گو باشد و ایجاد سکوت … کند ولی دیر یا زود مشکل می‌شود. مشکل ما با دولت‌ها این بوده… که دست از این انحصار و اختناق بردارید و به طرف ملت بیایید … والّا، مسلّم، حالا مملکت خدا می‌داند که کارش به کجا می‌کشد، به سود خودشان هم نخواهد بود».

از تعداد کشته‌ها، زخمی‌ها و بازداشت‌شدگان در جریان حوادث و اعدامی‌های پس از آن اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه مسلم است و از اشارات مقامات و  شاهدان و پژوهشگران پیداست، خشونت گسترده‌ای است که در سرکوب مردم قزوین به کار گرفته شده و ابعاد آن هنوز بر ما نامشخص است. مطمئنا در روز روشن‌شدن حقائق، مقطع برخورد با خیزش و اعتراض مردم قزوین از صفحات خونین و ننگین کارنامه‌ی ناقضان حقوق بشر در ایران خواهد بود.

زندانیان