نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
مقاله

گزارش/ خارج شدن سالانه ٨٠ هزار دانش‌آموز از چرخه‌ی آموزش در ایران

18-جولای-2013

گروه خبری:

سایت نفس در قفس: علی‌رغم گذشت سه دهه از تأسیس سازمان نهضت سوادآموزی در ایران و پیکار با بی‌سوادی، نه‌تنها بی‌‌سوادی ریشه‌کن نشده، بلکه سالانه ٨٠ هزار نفر نیز از چرخه‌ی آموزشی در ایران خارج می‌شوند.

 

توانایی خواندن و نوشتن شهروندان از مهمترین پیش‌شرط‌های پیشرفت و توسعه کشورها به شمار می‌رود. از این رو سازمان ملل ۸ سپتامبر را روز جهانی سوادآموزی اعلام کرده و از همه کشورها می‌خواهد تا سال ۲۰۱۵ شمار بی‌سوادان را به نصف کاهش دهند.

 

در حالی که دولت ایران طی یک برنامه‌ی پنج ساله بر ضرورت ریشه‌کن شدن بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال تا سال ۱۳۹۳ تاکید کرده است، اما منابع رسمی ایران منتشر کرده‌اند که شمار کودکان از تحصیل بازمانده در سنین ۱۱ تا ۱۷ سال در حال افزایش می‌باشد.

 

“محمود فرشیدی” نخستین وزیر آموزش و پرورش دولت نهم، در آستانهی آغاز سال تحصیلی ۸۶−۸۷ مدعی شده است، میزان ترک تحصیل دانشآموزان دورههای ابتدایی و راهنمایی به صفر نزدیک شده است.

 

فرشیدی در حالی این سخنان را ایراد کرده است که دیگر مدیران این وزارتخانه نادرستی این ادعا را اثبات کرده و مطابق آمار رسمی موجود، واقعیت کاملاً برعکس است.

 

طی سال‌های گذشته یا در حقیقت در یک دهه‌ی گذشته با وجود ثبات نرخ رشد جمعیت در حد ۵/١درصد، کاهش جمعیت دانش‌آموزی کشور از ١٨ میلیون نفر به ١٢ میلیون نفر، نشان‌دهنده‌ی اضافه شدن حدود ۶ میلیون دانش‌آموز به جرگه‌ی ترک تحصیل‌کرده‌ها است که بسیار نگران‌کننده و دردناک است چرا که بر این اساس از هر سه دانش‌آموز ایرانی، یک دانش‌آموز ترک تحصیل می‌کند و قادر به ادامه تحصیل نیست و بر همین اساس در دولت‌های نهم و دهم بالغ بر ۵ میلیون دانش‌آموز در ایران ترک تحصیل کرده‌اند.

 

در جدیدترین گزارشی که روزنامه ”اعتماد” منتشر کرده است سالانه ۲۲ هزار کودک در ایران به موقع وارد مدرسه نمی‌شوند و ۸۰ هزار دانش‌آموز مقطع دبستان نیز با ترک تحصیل، در معرض بازگشت به بی‌سوادی قرار می‌گیرند.

 

بر اساس این گزارش، افزایش سالانه ۸۰ هزار نفر به آمار بی‌سوادان در ایران در حالی است که سرشماری سال ۹۰ شمسی حاکی از آن است که ۱۴% افراد بالای ۶ سال و ۷% گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال در ایران بی‌سوادند.

 

علل ترک تحصیل دانش‌آموزان ایرانی

 

“مصطفی اقلیما”، رییس انجمن مددکاران ایران و عضو شورای بررسی آسیب‌های اجتماعی بر این باور است که چالش‌های موجود در آموزش و پرورش، به‌روز نبودن کتاب‌های درسی، ناتوانی برخی معلمان و مشکلات معیشتی آنان، از عمده‌ترین دلایل بیرون آمدن محصلان از چرخه‌ی آموزش هستند.

 

عامل مشترک در ترک تحصیل دانش‌آموزان ایرانی در مقاطع مختلف درسی به‌ویژه در مقطع متوسطه، فقر مالی و فقر انگیزشی عنوان می‌شود. بسیاری از کارشناسان علوم تربیتی، ترک تحصیل دانش‌‌آموزان را با وضعیت اقتصادی جامعه و خانواده در ارتباط می‌بینند. آن‌ها به عواملی چون محیط نامناسب خانه، کثرت فرزندان، درآمد پایین، کم‌سوادی وبی‌توجهی پدر و مادر اشاره می‌کنند.

 

این کارشناسان، به محتوای کتاب‌های درسی، روش آموزگار، خشونت و تنبیه در مدارس، انتقال خشک و انتزاعی مفاهیم در فضای آموزشی و شیوه برگزاری امتحانات نیز انتقاد کرده و سخت‌‌گیری‌های بیهوده یا آموزش بدون آزمایش و تجربه و تفریح را از دیگر دلایل سرخوردگی دانش‌آموزان از مدرسه می‌دانند.

 

کارشناسان همچنین بر این باورند که بین شکست تحصیلی، فرار از منزل و مدرسه و آسیب‌های اجتماعی، رابطه معناداری وجود دارد. بنا بر آمار، ۵۱ درصد بزهکاران زیر ۱۸ سال در کانون اصلاح و تربیت، دانش‌آموزانی هستند که ترک تحصیل کرده‌اند.

 

از آنجا که ایران کشوری با ملیت‌های گوناگون است ترک تحصیل در مناطقی که ملیت‌های ایران ساکن هستند بیشتر است. کارشناسان امور تعلیم و تربیت، عدم تحصیل به زبان مادری در مدارس مناطق زیستی ملیت‌ها را یکی از دلایل اصلی افت و ترک تحصیلی عنوان کرده و بر این باورند که این دانش‌آموزان علاوه بر افت و ترک تحصیلی دچار “مشکلات روحی و روانی” نیز می‌شوند و در این مناطق علاوه بر دانش‌آموزان، معلمان نیز دچار مشکلاتی شده‌اند.

 

از دیگر سو، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز اعلام کرده که “ریزش تحصیلی” باعث افزایش بزهکاری در جامعه می‌شود و آموزش و پرورش باید این مشکل را حل کند.

 

این در حالی است که “علی عباسپور” رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس پیش از این اعلام کرده که افت و ترک تحصیلی علاوه بر افزایش آسیب‌پذیری دانش‌آموزان در برابر ناهنجاری‌های اجتماعی، هزینه‌ای بالغ بر ۴۲۰ میلیارد تومان در سال ۸۷ بر روی دست دولت گذاشته است.

 

 

آیا آموزش در ایران رایگان است؟!

 

برنامه‌ی توسعه سازمان ملل، ایران را از نظر نرخ باسوادی در میان ١٧٨ کشور دنیا در جایگاه، ١٢٠ قرار داده است. گزارش‌های متفاوت نرخ باسوادی در ایران را بین ٨۵ ـ ٧٧% اعلام کرده‌اند. همچنین بر اساس آمارهای سازمان ملل در ایران ٩ میلیون و ٨٠٠ هزار نفر به طور کامل بی‌سوادند، بیش از ١٠ میلیون نفر دارای تحصیلات حداکثر پنجم ابتدایی هستند و حدود ٢٢ میلیون نفر تحصیلات حداکثر راهنمایی دارند.

 

نرخ بالای بی‌سوادی در ایران در حالی است که مطابق اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه شهروندان تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به صورت رایگان گسترش دهد.

 

در بند سوم اصل سوم نیز بر این وظیفه برخلاف نص صریح قانون اساسی و تعهداتی که دولت با امضای پیمانهای بینالمللی پذیرفته، تحصیل دانشآموزان در ایران واقعاً رایگان نیست. اگر مدرسههای دولتی بخش‌نامههای وزارت آموزش و پرورش در مورد مجازنبودن دریافت شهریه را دقیقاً اجرا میکردند، باز هم نمیشود آموزش ابتدایی و متوسطه در ایران را رایگان خواند. این بخشنامهها پرداخت هزینهی طرحهایی چون “سنجش نوآموزان”، “شناسنامه سلامت”، بیمهی دانشآموزان و خرید کتابهای درسی را بر عهده خانوادهها میگذارد.

 

در همین رابطه و به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی مشکلات فراوان و جاری مدارس و هم چنین نپرداختن سرانه‌ی دانش‌آموزی از سوی آموزش و پرورش، آموزشگاه‌ها را با دشواری‌های مختلفی روبرو کرده و برخی از مدارس با این تصور، در طول سال تحصیلی با انتشار برگه‌های نیاز و برآورد هزینه‌های آب، گاز، تلفن، تعمیرات، لوله‌کشی و موارد دیگر به شیوه‌های مختلف از والدین درخواست وجه می‌کنند”.

 

اما به رغم کاهش تعداد دانش‌آموزان، تراکم کلاس‌ها همچنان در حال افزایش است و بر اساس آمار معاونت برنامه‌ریزی و توسعه‌ی مدیریت وزارت آموزش و پرورش نسبت ١٩ دانش آموز به ازای هر معلم در سال ٨٣ به ٢٢ دانش‌آموز در سال ٨۵ افزایش یافته و این روند همچنان رو به صعود بوده است و با اجرای برنامه‌آموزشی ٣ ـ ٣ ـ ۶ در سال تحصیلی ٩١ـ ٩٢ تعداد دانش‌آموزان در بسیاری از مدارس ایران به ۴٠ و در مواردی به ۴٣ نفر هم رسیده است.

 

علاوه براین، بیش از ۶۰درصد از کلاسهای درس در ایران، در اتاقهای مخروبه و با کمترین امکانات برگزار می‌شود. هزاران کلاس نیز در روستاها وجود دارند که در هوای آزاد یا زیر کپر تشکیل می­شوند.

 

کارشناسان برآورد میکنند، برای رسیدن به شرایط متعادل تعداد مدرسهها و معلمان در ایران باید دوبرابر شوند. با توجه به واقعیتهای موجود، کیفیت آموزش در ایران در سالهای اخیر اگر کاهش نیافته باشد، ارتقاء نیز پیدا نکرده است.

زندانیان