افشین اسانلو با پای خود به بهداری رفت!
30-ژوئن-2013
گروه خبری: زندانیان -
سایت نفس در قفس: در حالی که مسئولان قضایی و مدیران سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مدعی فوت افشین اسانلو در بیمارستان رجایی کرج می باشند، اما اطلاعات کسب شده از زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) گویای واقعیات دیگری است.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، به فاصله اندکی پس از اعلام خبر فوت افشین اسانلو فعال کارگری و زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، خبرگزاری های کشور به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفتگوی کوتاهی را با سهراب سلیمانی مدیرکل زندان های استان البرز (کرج) منتشر کردند که این مقام قضایی مدعی فوت این زندانی سیاسی در بیمارستان شهید رجایی کرج گردیده بود.
از سوی دیگر خانواده این زندانی سیاسی طی روزهای اخیر در گفتگوی با رسانه ها، به نقل از کادر پزشکی بیمارستان شهید رجایی کرج از فوت این زندانی سیاسی پیش از انتقال به بیمارستان خبر دادند که تنها اقدام درمانی صورت گرفته برای مرحوم اسانلو را تلاشی یک ساعته برای احیای وی عنوان کرده اند.
اظهارات کذب و اطلاع رسانی خلاف واقع آقای سلیمانی به مانند سایر مقامات قضایی-امنیتی جمهوری اسلامی مسبوق به سابقه بوده و بیش از این نیز انتظاری نیست، اما نکته حائز اهمیت، اخبار اخیر دریافتی از زندان رجایی شهر و کنار هم قرار دادن این اخبار، و اطلاعات منتشره از سوی خانواده این زندانی سیاسی می باشد که گویای حوادثی نامعلوم در این زندان است.
به گفته تعدادی از هم بندیان این زندانی سیاسی، «افشین اسانلو تا زمان اعزام به بهداری زندان در وضعیت جسمانی وخیمی نبوده و حتی با پای خود به بهداری زندان رجایی شهر کرج مراجعه کرده است».
اظهارات هم بندیان آقای اسانلو، موید این نکته می باشد که آقای اسانلو تا پیش از مراجعه به بهداری زندان و یا حتی تا هنگام ترک زندان به مقصد بیمارستان، در وضعیت جسمانی بحرانی و یا وخیمی قرار نداشته است. و با در نظر گرفتن اظهارات کادر درمانی بیمارستان شهید رجایی، در رد ادعای فوت آقای اسانلو پس از انتقال به بیمارستان که فرضیه وخامت تدریجی وضعیت جسمانی این زندانی سیاسی را منتفی می سازد، این سوال به ذهن متبادر می گردد که چطور و به چه علتی فردی که به گفته خانواده و هم بندیانش سابقه هیچگونه ناراحتی قلبی را نداشته است، به فاصله چند ده دقیقه زمان بین انتقال به بیمارستان از زندان رجایی شهر ناگهان فوت می کند.
سوال برانگیزتر اظهارات مدیرکل زندان های استان البرز (کرج) می باشد که با طرح ادعای درگذشت آقای اسانلو در بیمارستان رجایی شهر، سعی در پنهان کردن بخشی از واقعیت دارد.
تاسف بار، حادثهی مشابهی است که فروردین ماه سال جاری و به دور از چشم رسانه های خبری بوقوع پیوست. هفدهم فرودین ماه سال جاری نیز، علیرضا کرمی خیرآبادی زندانی امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) به علت بی نتیجه بودن اقدامات درمانی جان خود را از دست داد. نکه قابل توجه اینکه آقای خیرآبادی نیز به هنگام ترک زندان و اعزام به بیمارستان در شرایط جسمی وخیمی قرار نداشته و تنها چند روز پس از اعزام به بیمارستان، به ناگاه خبر درگذشت وی از سوی مقامات مسئول به خانواده وی اعلام می گردد.
لازم به ذکر است که طی دو سال گذشته، مقامات مسئول و ماموران امنیتی در زندان رجایی شهر، طی جلسات مختلف بازجویی از زندانیان این زندان مکرراً زندانیان سیاسی و امنیتی را تهدید به مرگ کرده اند که سه زندانی فوت شده در این زندان، افشین اسانلو، علیرضا کرمی خیرآبادی و منصور رادپور از این جمله می باشند.
در کنار حادثه فوت آقای اسانلو و خیرآبادی که تردیدهای جدی را در نحوه رفتار و رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت ایجاد کرده است البته می بایستی به عامل اصلی این حوادث نیز اشاره کرد.
اقدامات مسئولان زندان و بخصوص «محمد مردانی» ریاست این زندان در اعمال فشارهای غیرانسانی بر زندانیان سیاسی بی شک از جمله عوامل اصلی بروز بیماری های مختلف در این زندان می باشد که با شرایط فعلی اعطای خدمات درمانی به زندانیان این زندان، ظاهراً سرانجامی جز مرگ در انتظار ایشان نمی باشد.
فشارهای بی حد روانی با قطع تماس های تلفنی و ملاقات های حضوری، محدود کردن زمان هواخوری و مسدود کردن پنجره سلول های زندانیان، توهین و تحقیر ایشان و موارد بیشمار دیگری از این دست، تنها بخشی از اقداماتی است که مسئولان این زندان عامدانه برای تخریب روحیه زندانیان در دستور کار دارند. وضعیت اسفبار غذایی نیز که پیشتر در گزارش های دیگری مفصلاً به آن پرداخته شده است از جمله مواردی است که وضعیت جسمی زندانیان این زندان را روز به روز به تحلیل برده و زمینه را برای بروز بیماری های خطرناک و کشنده در میان ایشان فراهم می سازد.
همچنین نصب دستگاه های پارازیت انداز و تقویت آن طی هفته های اخیر در بند ویژه امنیتی این زندان که به باور زندانیان این بند از جمله عوامل اصلی و تاثیرگذار در مرگ های اخیر در این بند می باشد، باعث بروز بیماری های نادر و سردرهای شدید و سرگیجه و حالت تهوع در میان زندانیان گردیده که هشدارهای مکرر زندانیان و رسانه های خبری نسبت به این موضوع، تا به امروز تنها با بی تفاوتی مسئولان این زندان و مسئولان قوه قضائیه روبرو گردیده است.
افزایش میزان مرگ و میر در میان زندانیان سیاسی و امنیتی زندان رجایی شهر کرج طی مدت زمان پس از تشکیل بند ویژه امنیتی این زندان و تسهیل انجام اقدامات محدود کننده بر علیه زندانیان این بند، حقیقتی دردناک، و حرکتی سیستماتیک از سوی مسئولان قضایی-امنیتی و بخصوص «مردانی» ریاست این زندان است که در صورت بی توجهی مقامات بالاتر بی شک طی ماه های آینده نیز به شکل سابق ادامه خواهد یافت و باز هم شاهد مرگ خاموش دیگر زندانیان در کشتارگاه رجایی شهر خواهیم بود.