نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

انتقال زندانیان سیاسی از زندان قرچک ورامین به زندان اوین

19-می-2011

گروه خبری: زندانیان -

سایت نفس در قفس : خانواده های زندانیان سیاسی زن که به زندان قرچک ورامین منتقل شده بودند از انتقال این زندانیان به زندان اوین خبر دادند.همزمان خانواده های ریحانه حاج ابراهیم و هادی قائمی، دو زندانی سیاسی که از عاشورای ۸۸ بازداشت شده اند برای اولین بار سکوت خود را شکسته و در مصاحبه با “روز” از وضعیت این دو زندانی سیاسی گمنام سخن گفته اند.

 

ریحانه حاج ابراهیم و هادی قائمی روز عاشورای ۸۸ به همراه بستگان خود یعنی مطهره بهرامی، محسن و احمد دانش پور مقدم بازداشت و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شدند.

 

دادگاه تجدید نظر حکم اعدام محسن و احمد دانش پورمقدم را تایید کرد اما سه زندانی سیاسی دیگر هر کدام به ۱۵ سال حبس در تبعید محکوم شدند و اکنون خانواده هایشان به “روز” می گویند که انها تاکنون یک ساعت نیز اجازه مرخصی، حتی برای درمان نداشته اند

 

میثم دانش پور مقدم، فرزند مطهره بهرامی و حاج ابراهیم دباغ ، پدر ریحانه حاج ابراهیم دباغ به “روز” می گویند که این دو زندانی سیاسی روز گذشته به اتفاق ۷ زندانی سیاسی دیگر از قرچک ورامین به زندان اوین منتقل شده اند

 

شبنم مددزاده، مریم حاجی لویی، مریم اکبری منفرد، معصومه یاوری، کبری بنازاده، مطهره بهرامی، مهوش ثابت، فریبا کمال آبادی و ریحانه حاج ابراهیم، ۹ زندانی سیاسی زن هستند که دو هفته پیش از زندان رجایی شهر به زندان قرچک ورامین منتقل شده بودند. زندانی که خانواده های این زندانیان پیش از این در مصاحبه با “روز” آن را طویله ای خوانده بودند که فاقد بدیهی ترین حقوق انسانی برای زندانیان بوده و اعلام کرده بودند که جان این زندانیان سیاسی در خطر است و اکنون در حالی این ۹ زند انی سیاسی زن به زندان اوین منتقل شده اند که خانواده هایشان از بندی که آنها نگهداری می شوند و وضعیت آنها بی اطلاع هستند.

 

۳۱ زندانی سیاسی زن در اوین

 

دو هفته پیش زندانیان زن زندان رجایی شهر به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. یک هفته بعد نیز تمام زندانیان زن زندان اوین، به غیر از زندانیان سیاسی به زندان قرچک ورامین فرستاده شدند. تا دیروز ۲۲ زندانی سیاسی زن در بند نسوان اوین و در بند متادون به سر می بردند و گزارش ها از احتمال انتقال آنها به زندان قرچک ورامین طی روزهای آتی حکایت داشت.

غلامحسین اسماعیلی، رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور نیز به خبرگزاری فارس گفته بود: تمام زندانیان زن استان تهران در زندان قرچک ورامین نگهداری خواهند شد.

 

اما روز گذشته ۹ زندانی سیاسی که از رجایی شهر به قرچک ورامین منتقل شده بودند به اوین فرستاده شدند. هنوز مشخص نیست این زندانیان سیاسی زن به کدام بند این زندان منتقل خواهند شد اما خانواده هایی که روز سه شنبه به ملاقات زندانیان سیاسی زن در اوین رفته بودند از عدم وجود پرسنل زن در بند نسوان این زندان خبر میدهند.

 

آنها می گویند ساعت ها برای ملاقات با این زندانیان منتظر بودند و بعد به آنها گفته شده که هیچ پرسنل زنی در بند نسوان وجود ندارد وتمام پرسنل زن زندان اوین نیز همراه با زندانیان به قرچک ورامین رفته اند.

 

بند ۲۰۹ زندان اوین تنها بندی است که پرسنل زن در آن مشغول به کار است

 

گفتنی است فاطمه رهنما ، اکنون تنها زندانی سیاسی زن است که در زندان سپیدار اهواز به سر می برد و سایر زندانیان سیاسی زن در اوین هستند.

 

حبس در تبعید

 

ریحانه حاج ابراهیم دباغ، متولد ۱۳۶۰ است و عاشورای ۸۸ در منزل مطهره بهرامی و محسن دانش پور مقدم که از بستگان پدرش هستند بازداشت شد.

 

او ابتدا به محاربه و اعدام محکوم شد اما دادگاه تجدید نظر او را به ۱۵ سال حبس در گوهردشت محکوم کرد.

 

خانواده او تاکنون سکوت اختیار کرده بودند و پدرش برای اولین بار در مصاحبه با “روز” از وضعیت فرزندش می گوید: دیروز متوجه شدیم که ریحانه را به همراه بقیه زندانیان سیاسی زن از قرچک ورامین به زندان اوین منتقل کرده اند اما خب هنوز نمیدانیم در کدام بند و در چه وضعیتی است.

 

آقای حاج ابراهیم دباغ می گوید: ریحانه در بند متادون اوین بود یک هفته بود که او را به رجایی شهر منتقل کرده بودند که بردند قرچک ورامین و واقعا شرایط وحشتناکی بود. اصلا وضعیت مناسبی نداشت و ما خیلی نگران بودیم. توی یک سوله بودند که نه آب و بهداشت و امکانات مناسبی داشت و نه امنیت جانی داشتند. یک بار در انجا با او ملاقات کابینی داشتیم و این هفته هم رفته بودیم خیلی غیر منتظره برای ده دقیقه ملاقات حضوری دادند.وضعیت روحی و روانی خوبی نداشت؛ آنها را در یک گاودانی یا مرغدانی ریخته بودند و خیلی رنج می برد. اما خب دیروز آنها را به اوین منتقل کرده اند و امیدوارم حداقل در آنجا شرایط طوری باشد که امنیت داشته باشند نه اینکه جایی مثل قرچک ورامین باشد.

 

از پدر ریحانه درباره اتهامات انتسابی به دخترش و همچنین حکم او می پرسم؛ می گوید: دخترم ۱۷ ماه است که در زندان به سر می برد، از کم و کیف پرونده اش چندان خبری نداریم چون اجازه نداده اند پرونده اش را ببینیم اما دختر من فعالیت سیاسی نداشت و خودش گفت این اتهاماتی که به من زده اند بی اساس است. در اصل آقای دانش پور مقدم ، پسر خاله من است و ریحانه روز عاشورا منزل آنها بود که ماموران او را به اتفاق خانواده پسرخاله ام بازداشت کردند و بردند.

 

آقای حاج ابراهیم دباغ می افزاید: ما با آقای دانش پور مقدم فامیل هستیم و طبیعی است که رفت و امد داریم. ریحانه هم می رفت و به مطهره، همسر پسرخاله ام ، کامپیوتر یاد میداد. وقتی آنها را گرفتند و بعد اتهام محاربه را اعلام و حکم اعدام دادند واقعا همه شوکه شدیم. خودش هم هنوز می گوید حکمش را قبول ندارد. دادگاه تجدید نظر حکم را ۱۵ سال تبعید در گوهر دشت داد اما ریحانه این حکم را نیز قبول ندارد چون هیچ فعالیتی نداشت. در اصل چون از بستگان آقای دانش پور بودیم و روز بازداشت ریحانه منزل آنها بود او را نیز بردند و پرونده ساختند و … یعنی این حکم و اتهامی که به ریحانه دادند به دلیل نسبت فامیلی با آقای دانش پور مقدم بود.

 

از پدر ریحانه می پرسم که آیا تاکنون برای مرخصی که حق هر زندانی سیاسی است اقدام کرده اند؟ می گوید: ملاقات حضوری نیز به زور می دهند چه برسد به مرخصی. دختر من متولد ۶۰ است و فعالیت سیاسی نداشت و الان ۱۷ ماه است که در زندان است بدون اینکه یک روز هم مرخصی داشته باشد.

می گویم چرا تاکنون درباره وضعیت دخترتان اطلاع رسانی نکرده اید؟ آیا سکوت شما دلیل خاصی داشت؟ حاج ابراهیم دباغ میگوید: تاکنون هیچ خبرنگاری با ما تماس نگرفته که از ما چیزی بپرسد. شما اولین کسی هستید که تماس می گیرید و سکوت ما دلیل دیگری نداشت.

 

خانواده ای در زندان و بدون یک روز مرخصی

میثم دانش پور مقدم، فرزند مطهره بهرامی و محسن دانش پور مقدم نیز در مصاحبه با “روز” از انتقال مادرش به زندان اوین خبر می دهد و می گوید: به جایی رسیده ایم که باید به جای طلب آزادی خواهش کنیم مادرمان را از قرچک به اوین ببرند و از این موضوع خوشحال هم بشویم

 

مطهره بهرامی به ۱۵ سال حبس در تبعید محکوم شده. او نیز ابتدا و در دادگاه بدوی حکم اعدام داشت. فرزندش به “روز” می گوید: وضعیت زند ان قرچک ورامین را که هم زندانیان هم خانواده ها نامه دادند و میدانید چه بود الان خوشحالیم به اوین منتقل کرده اند اما مادر من بیمار است و به مرخصی استعلاجی نیاز دارد. او مشکوک به سرطان است و باید بیرون بیاید و چک شود. بیماری مفصلی شدید و همچنین بیماری قلب دارد اما حتی داروهای قلب و اعصابش را هم نمی توانیم به دست او برسانیم و به شدت نگران هستیم.

 

میثم که مادرش را آخرین بار در زندان قرچک ورامین دیده می گوید: خیلی شرایط وحشتناکی بود؛ باز هم می گویم خدا را شکر که از زندان خلاص شدند اما واقعا نمی توانم درک کنم یک انسان نزدیک به ۷۰ سال را چگونه در چنین شرایطی نگه میدارند و حتی یک روز هم مرخصی استعلاجی نمیدهند؟

 

از میثم درباره آخرین وضعیت پدر وبرادرش می پرسم؛ محسن و احمد دانش پور مقدم که حکم اعدام شان از سوی دادگاه تجدید نظر تایید شده. او می گوید: همچنان منتظریم تا ببینیم درخواست عفوی که داده اند به کجا می رسد و چه جوابی میدهند. آنها زندان اوین هستند در بند ۳۵۰ و با اینکه حکم تجدید نظر داده شده، وکیل ما حتی نتوانسته پرونده پدر و برادرم را بخواند.

 

میثم دانش پور مقدم سپس می گوید: این روزها در روزنامه ها می بینم که می نویسند اعضای مجاهدین خلق توبه کنند و به ایران برگردند و برای من این سئوال ایجاد می شود که اگر چنین است چرا خانواده من که تنها گناهشان دیدار مادرم با برادرم است در چنین وضعی هستند؟ خانواده من که عضو سازمان مجاهدین نیستند. هوادار هم نیستند تنها یک برادرم در اشرف است و مادرم برای دیدار او به عراق رفته و این تنها گناه خانواده من است که بازداشت و به اعدام محکوم شدند.

 

او سپس با اشاره به وضعیت برادر کوچکترش می گوید: کاملا زندگی ما را از هم پاشیده اند. من در شهرستان کار میکنم و یک برادر دارم که سرباز است و واقعا تنهاست کسی را ندارد پدر و مادر و برادر دیگرم زندان هستند و این وضعیت زندگی ماست. پدر و مادرم به شدت نگران من و برادرم هستند. کسی هم که گویی برایش مهم نیست. واقعا گویی همه نشسته اند که پدر وبرادرم اعدام شوند یا مادرم بلایی سرش بیاید و …

 

هادی قائمی در زندان گنبد

 

هادی قائمی نیز ۱۵ سال حبس در تبعید دارد و فرزندش به “روز” می گوید که او را از ۸ ماه پیش به زندان گنبد منتقل کرده اند.آقای قائمی هم روز عاشورای ۸۸ در منزل آقای دانش پور مقدم بازداشت شده است.

 

یوسف قائمی، فرزند هادی قائمی نیز همچون پدر ریخانه حاج ابراهیم میگوید که تاکنون هیچ خبرنگاری سراغ آنها نرفته: “ما سکوت نکرده ایم اما کسی سراغ ما نیامد هیچ وقت که از پدرم و شرایط و وضعیت او بپرسد برای همین مصاحبه ای از ما ندیده اید تاکنون”.

 

از او درباره وضعیت پدرش می پرسم و دلیل بازداشت آقای قائمی. می گوید: آقای دانش پور مقدم دوست قدیمی پدر من است بیش از ۳۰ سال است دوست هستند و در اصل مثل فامیل نزدیک هستیم. در خانه او پدرم را بازداشت کردند. ابتدا اتهام محاربه و حکم اعدام دادند. اما دادگاه تجدید نظر این حکم را نقض و محاربه را رد کرد و به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری سازمان مجاهدین خلق به ۱۵ سال زندان در تبعید تبدیل کرد

 

می گویم: آیا پدرتان فعالیت سیاسی داشت و هوادار سازمان مجاهدین خلق بود؟ یوسف قائمی می گوید: پدرم دهه ۶۰ حدود ۱۱ ماه زندان بود و هیچ حکمی هم نداده بودند یعنی در اصل حکمی نداشت. در تمام این مدت هیچ فعالیت سیاسی نداشت، آقای دانش پور هم همین طور. پسر آنها اشرف بود و همین قضیه و سابقه زندان هر دوی انها باعث این اتهامات و حکم ها شد. در مورد اتهام اجتماع و تبانی هم پدر من وضعیت جسمی مساعدی نداشت و مسن بود. او متولد ۱۳۲۷ بود و نمی توانست حضوری موثر در تجمعات داشته باشد شاید یکی دو تجمع را رفته باشد. اما این حکمی که داده اند واقعا خیلی سنگین است؛ اصلا همه شوکه شدیم.

 

آقای قائمی درباره وضعیت فعلی پدرش می گوید: خیلی از شرایط پدرم خبر ندارم قبلا که اوین بود هر هفته ملاقات کابینی داشتیم اما اکنون که ۸ ماه است او را به زندان گنبد برده اند متاسفانه زیاد خبری نداریم. تلفن هایش بسیار محدود است و نمی تواند حرف خاصی بزند. یکبار در این مدت با او ملاقات کرده ام و اکنون نمیدانم چرا مدتهاست ملاقات با مردان را ممنوع کرده اند یعنی مادر و خواهرم می توانند با او ملاقات کنند و تاکنون دو بار او را دیده اند اما اعضای مرد خانواده های زندانیان گنبد اجازه ملاقات با زندانیان را ندارند. با این حال هفته دیگر خواهم رفت ببینم چه می شود.

 

او می افزاید: پدرم بیماری پروستات دارد و رگ های قلبش هم گرفتگی دارد، اوین که بود دو بار او را به بیمارستان برده بودند اما اکنون نمیدانیم در گنبد در چه وضعی است؛ مرخصی هم که نمیدهند. دفعه اول که پیش دادستان رفتم گفت یک میلیارد تومان بیاورید برای وثیقه تا مرخصی دهیم . خب ما از کجا بیاوریم؟ دفعه دوم اما گفت که به هیچ عنوان امکان مرخصی نیست . قانون ما این است که باید یک سوم حبس را بکشد یعنی ۵ سال در زندان باشد بعد درخواست مرخصی بدهید تا بررسی کنیم و جواب بدهیم.

 

به آقای قائمی می گویم اما براساس قانون هر زندانی که محکومیت خود را سپری میکند حق استفاده از مرخصی را دارد و این ربطی به یک سوم حبس و … ندارد. او پاسخ میدهد: این دقیقا حرفیست که دادستان به ما زد. گفت باید یک سوم حبس اش را سپری کند بعد درخواست مرخصی بدهید. این حرف را به خانواده های دیگری جز ما نیز گفته است.

زندانیان