با گذشت اولیای دم؛ دو زندانی تهرانی از اعدام نجات یافتند
16-فوریه-2017
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: دو متهم به قتل که در پروندههایی جداگانه در تهران به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بودند، پس از گذشت ۱۰ و ۱۲ سال زندان، با رضایت اولیای دم از طناب دار رهایی یافتند.
به گزارش شرق، سال ٨٣ مأموران پلیس هنگام گشتزنی به یک خودرو پیکان مشکوک شدند، هنگامی که به خودرو نزدیک شدند دیدند مردی که بر صندلی عقب ماشین نشسته با قراردادن اسلحه روی سر راننده پیکان در حال تهدیدکردن اوست. بنابراین مأموران با شلیک ١۶ گلوله توانستند ماشین را متوقف و متهم را بازداشت کنند. پس از تحقیقات اولیه مأموران متوجه شدند متهم فردی به نام فرید است که قصد داشت خودرو را به سرقت ببرد.
در پی دستگیری فرید مأموران متوجه شدند فرید شاکی دیگری به نام لیدا دارد، این زن با مراجعه به مأموران مدعی شد مدتی قبل نیما، همسرش، مفقود شده است.
زن جوان گفت: “آخرینبار نیما را با فرید دیدم، فرید به منزل ما آمد و نیما را با خود برد، پس از آن نیما دیگر به خانه بازنگشت”.
بهاینترتیب بازجویی تخصصی آغاز شد و او گفت: “مدتی بود با نیما سر پول مواد اختلاف داشتیم، چند بار به او گفتم پول من را بدهد؛ اما او گوش نداد، برای همین آن روز به در خانه نیما رفتم، با هم سوار ماشین نیما شدیم و به محل همیشگیمان رفتیم. آنجا باهم دعوایمان شد، بازهم من نمیتوانستم پول خود را از نیما بگیرم، هنگامی که نیما به سمت ماشین حرکت کرد که محل را ترک کند، از پشت سر به او شلیک کردم و او را کشتم. جسد را همانجا رها کردم و سوار ماشین نیما شدم و بهسرعت محل را ترک کردم. احساس میکردم کسی دنبالم میآید، برای همین در آینه، عقب را نگاه میکردم و هول کرده بودم؛ در نتیجه ماشین در چالهای افتاد و نتوانستم آن را بیرون بیاورم، به سمت خیابان رفتم و بهعنوان مسافر سوار یک سواری پیکان شدم. کمی که حرکت کرد اسلحه را درآوردم و روی سر او گذاشتم تا ماشین را بردارم و فرار کنم که ناگهان پلیس متوجه من شد و بازداشتم کرد”.
با توجه به اعترافات متهم و شکایت اولیای دم و مدارک موجود در پرونده، فرید به قصاص و پنج سال و شش ماه زندان محکوم شد.
چندی پیش پس از گذشت ١٢ سال اولیای دم حاضر به گذشت شدند و فرید از چوبه دار نجات پیدا کرد.
به این ترتیب جلسه رسیدگی به این پرونده بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری برگزار شد. فرید به قضات گفت: “بیش از ١٢ سال است که در زندان هستم، در این مدت حتی یک دعوا هم در زندان نداشتم و سعی کردم رفتار خودم را اصلاح کنم. از دادگاه میخواهم به من کمک کند”.
با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات وارد شور شدند.
پرونده دوم که در همین شعبه برگزار شد، مربوط به مردی بود که به درخواست خالهاش مرتکب قتل شده بود، این مرد با گذشت اولیای دم از قصاص نجات یافت و بهلحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.
متهم که احمد نام دارد و ۴١ساله است در سال ٨۵ مرتکب قتل شده است.
براساس مستندات پرونده، در اولین روز آذر سال ٨۵ جسد مردی که روی سرش کیسه نایلونی کشیده شده و دستوپایش طنابپیچ بود، در خیابان ایرانشهر تهران پیدا شد.
وضع ظاهری جسد حکایت از وقوع قتل داشت؛ بنابراین به دستور بازپرس کشیک قتل وقت، دستگیری قاتل یا قاتلان در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. در تحقیقات اولیه مشخص شد مقتول با زنی ارتباط مالی داشته است که در این بین با هم دچار اختلاف مالی بودهاند، ازاینرو زن برای ادامه تحقیقات به اداره آگاهی احضار و مشخص شد او دستور قتل را داده است.
این زن اعتراف کرد: «من از مقتول طلبکار بودم، ٣٠٠ میلیون اوراق بهادار پیش او داشتم؛ اما قصد پرداخت بدهی یا دادن اوراق به من را نداشت، برای همین تصمیم به انتقام گرفتم و از خواهرزادهام خواستم به من کمک کند».
با اعترافات این زن خواهرزادهاش بهعنوان قاتل دستگیر و او نیز مجبور به اعتراف شد.
متهم در بازجوییها اعتراف کرد به درخواست خالهاش با کمک یکی از دوستانش مرتکب این قتل شده است.
احمد در بازجوییها گفت: «نقشه این قتل را خالهام کشید و من با کمک یکی از دوستانم آن را اجرا کردیم. روز حادثه به بهانه تعمیر آسانسور وارد ساختمانی شدیم که مقتول در آن سکونت داشت، بعد که وارد شدیم، دستوپای مقتول را بستیم و تکهپارچهای را در دهانش فروکردیم تا نتواند فریاد بزند، بعد هم او را خفه کردیم، آخر سر هم یک کسیه نایلونی روی سرش کشیدیم و وقتی مطمئن شدیم کسی اطراف نیست و ما را نمیبیند، جسد را در خیابان رها کردیم».
با اعترافات این متهم، دوستش هم دستگیر شد و با صدور کیفرخواست علیه متهمان، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و هر دو متهم محاکمه شدند؛ احمد متهم ردیف اول بعد از پایان جلسه رسیدگی با درخواست اولیای دم به قصاص نفس محکوم شد و دوستش که در این قتل او را همراهی و خالهاش که با طراحی نقشه قتل آن دو را به ارتکاب جنایت تشویق کرده بود، به حبس محکوم شدند؛ اما اولیای دم مقتول در این سالها بنا به دلایل مختلف راضی به اجرای حکم قصاص نشدند.
در نهایت اولیای دم چندی قبل با تلاش خانواده احمد حاضر شدند از قصاص او گذشت کنند، این متهم که در این ١٠ سال در زندان بوده است، روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران دوباره پای میز محاکمه رفت تا اینبار بهلحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
او روز گذشته ضمن ابراز پشیمانی از آنچه اتفاق افتاده بود، از قضات درخواست بخشش کرد.
او گفت: “در این مدت که زندان بودم ادامه تحصیل دادم و اکنون دانشجوی ترم اول رشته حقوق هستم و درخواست دارم با توجه به پیشرفتی که کردهام و تغییراتی که در خودم به وجود آوردهام، من را ببخشید”.