بخشش و نجات یک زندانی از اعدام
15-فوریه-2017
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: یک زندانی متهم به قتل در تهران با پرداخت دیه و جلب رضایت اولیای دم از اعدام نجات یافت.
به گزارش خبرگزاری رکنا، ۲۲ فروردینماه سال ۹۱ بود که به مأموران پلیس آگاهی تهران خبر رسید، مرد جوانی در یکی از زندانهای شهر با اصابت میله آهنی به سرش کشته شده است. عامل حادثه که بهادر نام داشت، وقتی در این باره تحقیق شد، به جرمش اعتراف کرد. او توضیح داد: “من مدتی قبل به خاطر جرمی که مرتکب شده بودم، دستگیر و به شش ماه زندان محکوم شدم و در حال طی کردن دوران محکومیتم بودم. از چند روز قبل با مقتول که او هم زندانی بود به خاطر موضوعی اختلاف پیدا کردم. امروز سر همان موضوع با هم مشاجره کردیم”.
وقتی دعوایمان بالا گرفت، میلهای آهنی را که جایی پنهان کرده بودم، برداشتم و ضربهای به سرش زدم که منجر به مرگش شد. البته قصد ترساندن او را داشتم، اما او به علت شدت جراحت، جان خودش را از دست داد. بازپرس بعد از کامل شدن بررسیها او را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. او دو سال قبل در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم گفتند خواستهای جز قصاص ندارند.
بهادر بار دیگر برای هیئت قضایی توضیح داد که روز حادثه بعد از مشاجرهای سخت با مقتول دست به میله آهنی برده و ضربهای به سر وی وارد کرده که کشته شده است. هیئت قضات بعد از ختم جلسه، بهادر را به قصاص محکوم کردند. با تأیید رأی در دیوان عالی کشور، نام او در لیست اعدامیان ثبت شد.
در حالی که نفسهای وی به شماره افتاده بود، خانوادهاش با پرداخت دیه موفق به جلب رضایت اولیای دم شدند و بهادر با فاصله گرفتن از مجازات مرگ، روز گذشته از جنبه عمومی جرم به پای میز محاکمه بازگشت.
جلسه رسیدگی به پرونده روز گذشته به ریاست قاضی مقدمزهرا تشکیل شد. ابتدای جلسه مادر متهم به هیئت قضایی گفت: برای نجات پسرم از مجازات مرگ همه داراییمان را فروختیم تا توانستیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم.
او گفت شوهرم بیمار شده و خودم هم درآمدی ندارم. از شما درخواست میکنم تا پسرم را آزادکنید تا کمک خرج زندگیمان باشد.
بهادر وقتی در جایگاه قرار گرفت، گفت: “شغلم چوپانی و دامداری بود. بعد از حادثه، خانوادهام هر چه داشتیم را به پول تبدیل کردند و با پرداخت ۶۰۰ میلیون تومان رضایت اولیای دم را جلب کردند”.
متهم گفت من به حد کافی مجازات کشیدهام و از شما درخواست میکنم تا آزادم کنید تا به پدر و مادرم خدمت کنم. هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شد.