نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

بیانیه ۹۶ تن از زندانیان سیاسی زندان‌های اوین، رجایی‌شهر و تهران بزرگ در اعتراض به وضعیت بهنام محجوبی

20-فوریه-2021

گروه خبری: زندانیان -

نفس در قفس، ۲ اسفند ۱۳۹۹: ۹۶ تن از زندانیان سیاسی در زندانهای اوین، رجایی شهر و تهران بزرگ با صدور بیانیه ای تحت عنوان «صدای دادخواهی ما را بشنوید»، نسبت به وضعیت بهنام محجوبی اعتراض کرده و خواستارآزادی تمامی زندانیان سیاسی شدند.

به گزارش «نفس در قفس»، ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران، زندانیان سیاسی زندانهای‌ اوین، رجایی‌شهر و تهران بزرگ طی بیانیه‌ای نسبت به وضعیت بهنام محجوبی درویش زندانی که از روز ۲۵ بهمن ماه به دلیل عدم رسیدگی‌های پزشکی به کما رفته و هم اکنون زیردستگاه‌های بیمارستان لقمان به صورت نباتی زنده‌است،اعتراض کردند. این زندانیان سیاسی با شرح وضعیتی از بهنام محجوبی و با اشاره به نظر پزشکی قانونی مبنی بر عدم تحمل حبس این زندانی درویش، نوشته‌اند:«اکنون او در بیمارستان به زندگی نباتی فرو رفته است؛ یعنی فرو برده‌اندش! جانِ جوانش را بر لبه‌ی پرتگاهِ نیستی آونگ کرده‌اند تا سیستمی بر سر کار بماند که از آغاز جز تحمیل خفقان و فقر و فلاکت بر مردم و ستم مضاعف بر زندانیان و تامین منافع قشری زراندوز کاری نکرده‌است.»

متن کامل بیانیه این زندانیان در زیر می‌آید:

“طبق آخرین خبرها، بهنام محجوبی، زندانی عقیدتی با سطح هوشیاری بسیار پایین در اغما به سر میبرد. او در سال ۱۳۹۶ به اتهام شرکت در یکی از تجمع های دراویش بازداشت و چندی بعد در دادگاه به دو سال حبس محکوم شد. بهنام دچار بیماری “پانیک اتک” هست و هنگامی که در خرداد امسال برای اجرای حکم به زندان احضار شد با این بیماری دست به گریبان بود. در دوران حبس بیماریش تشدید شد، طوری که بنابر اعلام پزشکی قانونی قادر به تحمل حبس نبود اما مجریان سیاست انتقام‌جویی و آزار زندانیان سیاسی و عقیدتی نظر پزشکی قانونی را به هیچ انگاشتند و همچنان او را در زندان نگاه داشتند. بهنام در همه‌ی ماه‌های حبس در راه و نیم‌راه بند و بهداری زندان بود و با عوارض بیماری و دشواری‌های تامیین دارو و بی‌دارویی دست و پنجه نرم می‌کرد و گرفتار سیستم پزشکی و درمان ناکارآمد و بی‌توجه زندان بود. سرانجام در نیمه شب ۲۴ بهمن پس از آنکه حالش وخیم می‌شود، هم‌بندی‌هایش او را به بهداری می‌برند و…

اکنون او در بیمارستان به زندگی نباتی فرو رفته است؛ یعنی فرو برده‌اندش! جانِ جوانش را بر لبه‌ی پرتگاهِ نیستی آونگ کرده‌اند تا سیستمی بر سر کار بماند که از آغاز جز تحمیل خفقان و فقر و فلاکت بر مردم و ستم مضاعف بر زندانیان و تامین منافع قشری زراندوز کاری نکرده‌است.

بهنام را آن سیستمی به زندگی نباتی کشاند که استفاده‌ی مردم از حق آزادی بیان را جرم می‌داند و زندان‌ها را از مردان و زنان منتقد، معترض و مخالف انباشته است؛

بهنام را آن قوانین و مقرراتی تا دم مرگ برده است که در هیچ یک از مراحل تشکیل پرونده، دادرسی، دادگاه و اجرای حکمش ذره‌ای عدالت وجود ندارد؛ قوانین و مقررات و مجریانی که رویکردشان بر له کردن شخصیت زندانی، به زانو درآوردن او و تنبیه و آزار وی و خانواده‌اش استوار است؛

بهنام در زندانی ذره ذره جسم و روانش کاهیده و همسایه‌ی مرگ شد که از حداقل‌ها و مناسبات لازم برای زندگی انسان برخوردار نبوده‌است و هر جز آن با سلامت جسم و روان زندانی سر ستیز دارد.

بهنام نخستین قربانی این شرایط ظالمانه نبوده و چنانچه این وضع ادامه یابد، آخرینِ آن نیز نخواهد بود. کم نیستند کسانی که هم‌اکنون با وضع مشابه بهنام در زندان به سر می‌برند و هیچ گوشی شنوای فریاد دادخواهیشان نیست.
کم نیستند کسانی که هم‌اکنون با وضع مشابه بهنام در زندان به سر می‌برند و هیچ گوشی شنوای فریاد دادخواهیشان نیست. امروز بهنام می‌توانست سر زنده در کنار خانواده و عزیزانش باشد، اگر صدای دادخواهی‌ش شنیده می‌شد.
ما زندانیان امضا کننده‌ی این بیانیه، شاهدان مستقیم رنج‌ها و شرایط دهشتناک زندان، توجه همه‌ی انسان‌های شریف و آزاداندیش، وجدان‌های بیدار و سازمان‌ها و نهادهای مدافع حقوق بشر در ایران و جهان را به این بیداد‌ها جلب می‌کنیم و خواهان شناسایی و محاکمه‌ی کسانی هستیم که موجب وضعیت فعلی بهنام محجوبی شده‌اند؛ خواهان تغییر قوانین، مقرارت و شرایط ضد انسانی حاکم بر زندان‌ها هستیم و اولین گام را آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی می‌دانیم”

۱ اسفند ۱۳۹۹

امضاکنندگان
زندان اوین:
بکتاش آبتین، سید‌ افخم ابراهیمی، سعید افسری، محسن اسفندانی، کیانوش اصلانی، سعید اقبالی، کیوان باژن، کسری بنی‌عامریان، وحید بنی‌عامران، سینا بهشتی، پیمان پورداد، آتبین جعفریان، رسول جلیل پور، یاسین جمالی، عباس چطرروز، معین حاجی‌زاده، علی حسن بیگی، مجید حسینی‌نژاد، علی اصغر حسنی‌راد، روح الله خزعلی، مصطفی خسرو باوادی، محمدجواد خلاصی، رضا خندان(مهابادی)، مهدی دارینی، امیرسالار داوودی، فرزین رضایی‌روشن، داوود رمضان زاده، مسیب رییسی یگانه، سیدحمید سجادی، بهروز سلطان‌رو، عباس سوهانی، سیدجواد سیدی، محمد شجاعی فر، حمید شریف، سجاد شکری، میلاد شهدی، پوریا شهرابی توفیق، خسرو صادقی بروجنی، غلامحسین صارمی، علی اکبر صحرایی، کیوان صمیمی، محمدسعید صمیمی، سینا ظهیری، صادق عباسی، اسماعیل عبدی، کریم عزیزمحمدی، محمود علی‌نقی، ابولفضل غسالی، محمد غیاثوند، احمد فارسی، محسن قنبری، حسین گرمرودی، پارسا گلشنی، جواد لاری، نصرالله لشنی، امیررضا محمدی، میلاد محمدی، علی مجیدی‌نژاد، عبدالرسول مرتضوی، حمید منافی، سید ابولحسن منتظر، پوریا مضروب، امیرحسین میرخلیلی، سیامک میرزایی، شهاب‌الدین نظری، رحیم نوروزی، کسری نوری، حسین هاشمی، بهزاد همایونی، رمضان همتی، سعید یاری‌یگانه، احمد یزدانی،
زندان رجایی‌شهر:
مطلب احمدیان، محمد امیرخیزی، آرشام رضایی، حمزه سواری، آرش صادقی، حسن صادقی، جعفر عظیم‌زاده، سعید ماسوری، رضا محمدحسینی، مهدی مسکین نواز، محمدعلی منصوری، بهنام موسیوند، علی موسی‌نژاد فرکوش، فرهاد میثمی، آرش نصری.

زندان تهران بزرگ :
شاهپور احسانی راد، عباس دهقان، محمد شریفی‌مقدم، کیانوش عباس‌زاده، مصطفی عبدی، پویا قبادی، عادل آباد، محمد داوری، سجاد زارع.

زندانیان