بیست سال زندان بدون مرخصی؛ شرحی از وضعیت سعید ماسوری زندانی سیاسی در زندان رجاییشهر
8-ژانویه-2021
گروه خبری: زندانیان -
نفس در قفس ، ۱۹ دی ۱۳۹۹: سعید ماسوری زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر کرج، ۱۷دیماه ۱۳۹۹ در حالی وارد بیست و یکمین سال حبس خود میشود که در تمام این مدت از حقوق اولیه و حق مرخصی محروم مانده است.
«نفس در قفس»، ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران، در آستانه بیست و یکمین سال زندان سعید ماسوری شرحی از وضعیت این زندانی سیاسی در زندان رجاییشهر کرج منتشر میکند.
سعید ماسوری، متولد ۱۳۴۴ است. سعید ماسوری در۱۹دی ماه ۱۳۷۹ در شهرستان دزفول دستگیر شد ولی در اردیبهشت سال بعد به خانواده وی اطلاع داده شد. اکنون بیست سال از زمان بازداشت این زندانی سیاسی می گذرد و وی همچنان از داشتن حق مرخصی و آزادی محروم است.
سعید ماسوری در ۱۹ دی ۱۳۷۹، بعد از بازداشت در شهرستان دزفول به اداره اطلاعات این شهر منتقل شد. وی بعد به سلولهای انفرادی زندان اهواز انتقال یافت که نزدیک به یک سال در آن زندان به سر برد و بعد به زندان اوین تهران منتقل شد. سعید ماسوری از زمان دستگیری به مدت ۱۴ ماه در زندان انفرادی و سپس او را به بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال دادند.
سعید ماسوری توسط شعبه ۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی حقانی از بابت اتهام «محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق» به اعدام محکوم شد. بعد از سالیان این حکم به حبس ابد تقلیل یافت.
سعید ماسوری هم اکنون در بیست و یکمین سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی خود، در سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجاییشهر کرج به سر میبرد. این سالن با تعداد زیادی دوربین مداربسته تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد. تماس های تلفنی زندانیان سیاسی در این سالن محدود است . زندانیان تنهاروزهای یکشنبه ده دقیقه امکان تماس با خانواده را دارند و چون پدر و مادر پیر این زندانی سیاسی در شهرستان هستند امکان مسافرت هفتگی برای ملاقات با فرزندشان را ندارند، در واقع از وضعیت فرزندشان بیاطلاع میمانند.
سعید ماسوری قبل از اعدام همبندیان خود، زانیار و لقمان مرادی برای مراجع حقوق بشر و وجدانهای بیدار نامه نوشته و از آنها درخواست کرده بود در جهت لغو حکم این دو زندانی بیگناه اقدام کنند وی در نامهاش می نویسد:«ا ی وجدانهای بیدار همه به وجدانتان سوگند یاریم کنید! شاید صدای شما را بشنوند به آنها بگویید که اگر میخواهید همه استخوانهای مرا قطعه قطعه و خرد کنید ولی از این جگر گوشگان ما دست بردارید! به آنها بگویید که همه وجود مرا بند به بند بگسلانید ولی بچه هایمان را طعمه ماران خفته بر دوش حاکمیت نکنید. به آنها بگویید شما را بخدا به آنها بگویید که آنها بی گناهند اگر چه میدانم که آنها تنها به دنبال قربانی اند٬ ولی به آنها بگویید که آنچه بر سر آنها آورده اند٬ بر سر هر کس دیگر می آوردند برای خلاصی از فشارها مسئولیت همه جنایات عالم را به عهده میگرفت!»
متاسفانه حکم اعدام زانیار و لقمان مرادی در شهریور ۱۳۹۷ در زندان رجاییشهر اجرا شد.
وی همچنین در نوزدهمین سال حبس خود طی یادداشتی از داخل زندان این چنین در توصیف«زندان» نوشته است:« من نیز تنها میخواستم به بهانه شروع نوزدهمین سال زندانم نه جزئیات شرایط(که پیشتر در چند نوبت آنها را نوشته ام)که اینبار فلسفه و کارکرد زندان را بویژه در شرایط فعلی یادآوری کنم و در انتها با اقتباسی از انتوان گرامشی متذکر شوم که بیان و افشای انچه که در زندان میگذرد(چه توسط زندانی و چه خانواده او)نه تنها یک وظیفه و واجب عینی است(به عقیده من)بلکه هر افشاگری، خود به تنهایی یک دادخواست یا کیفرخواستی است علیه نظام استبدادی، در تمامیت آن و ذی صلاح ترین مرجع رسیدگی و قضاوت هم، البته خود مردم میهنمان هستند. در حال حاضر و در آینده ای دورتر هم، تاریخ به قضاوت خواهد نشست.»
سعید ماسوری بارها در طو ل این بیست و یک سال زندان مورد بازجویی و تحت فشارهای مختلف از طرف وزارت اطلاعات قرار گرفته است.