نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

درخواست قصاص چشم برای پسر ۱۶ساله

17-دسامبر-2011

گروه خبری: اعدام -

سایت نفس در قفس: پسر ۱۶ساله‌ای که با تفنگ بادی با دوستانش شوخی کرد و باعث کورشدن چشم یکی از آن‌ها شد، با درخواست قصاص چشم از سوی شاکی پای میز محاکمه رفت.

 

فروردین ماه سال جاری نوجوان ۱۲ساله‌ای به نام محمد بر اثر شلیک دوست ۱۶ساله‌‌اش علی به وسیله‌ی تنفگ بادی، چشم چپِ خود را از دست داد.

 

روزنامه‌ی شرق از قول محمد که در این حادثه یکی از چشمانش را از دست داده، نوشت: “من و بچه‌ها در خیابان داشتیم بازی می‌کردیم که علی آمد و تفنگی در دستش بود. او مثل فیلم‌های سینمایی سلاح را به سمت ما گرفت و گفت دست‌ها بالا بعد شلیک کرد و من بعد از آن متوجه چیزی نشدم.”

 

بر اساس این گزارش پلیس با توجه به گفته‌های این نوجوان، علی -پسر ۱۶‌ساله – را بازداشت کرد. او اتهامش را پذیرفت و گفت شلیک من باعث کور شدن محمد شد؛ اما نمی‌خواستم این کار را بکنم و آن ماجرا یک شوخی بود.

 

در همین زمینه جلسه‌ی رسیدگی به این پرونده در شعبه اول دادگاه کیفری‌ استان البرز به ریاست قاضی رنجبر برگزار شد.

 

در این جلسه ضمن اینکه محمد درخواست مجازات برای دوستش را مطرح کرد، مادر وی نیز در جایگاه حاضر شد و با توجه به اینکه پسرش هنوز به سن قانونی نرسیده بود، به عنوان قیم قانونی او درخواست کرد عامل کور شدن پسرش، قصاص شود.

 

او گفت: “محمد یک پسربچه‌ است و از دست دادن چشمش سرنوشت او را تحت تاثیر قرار داده‌ و پسرم دیگر نمی‌تواند مثل سابق زندگی کند. او می‌توانست آدم خیلی موفقی شود و حالا که علی با رفتارش باعث تغییر سرنوشت پسرم شده، من درخواست صدور قصاص برای او را دارم تا متوجه شود چه بر سر پسرم آورده است.”

 

هم‌چنین علی نیز در این جلسه گفت: “من اتهامم را قبول دارم و از اینکه باعث شدم محمد کور شود، معذرت می‌خواهم. آن روز من تفنگ ساچمه‌ای پدرم را برداشتم و بیرون آمدم. می‌خواستم گنجشک شکار کنم و پیش دوستانم کم نیاورم و بگویم چقدر قوی هستم. به بچه‌ها گفتم تفنگ دارم و حالا می‌بینید چه می‌کنم اصلا نمی‌خواستم آن‌ها را بترسانم، بلد هم نبودم ماشه را بچکانم بچه‌ها خودشان ترسیدند و فرار کردند، من هم می‌خواستم وقتی گنجشک را زدم، جسدش را به دوستانم نشان دهم و احساس غرور کنم اما نمی‌دانم چه شد که این اتفاق افتاد من می‌خواستم به سمت بالا شلیک کنم اما هول کردم و دستم لرزید. از محمد و مادرش عذرخواهی می‌کنم و درخواست دارم مرا ببخشند. ما با هم همسایه‌ هستیم و من با محمد هیچ‌ مشکلی هم نداشتم و ندارم. او دوست من بود. قصاص چشم من مشکلی را برای محمد حل نمی‌کند. درخواست دارم پیشنهاد دیگری را برای حل این مشکل بدهد.”

برچسب ها:

زندانیان