دردنامه ۲۸ زندانی سیاسی به روحانی؛ بازگویی ماجرای حمله خونین به زندانیان بند ۳۵۰
22-آوریل-2014
گروه خبری: زندانیان -
سایت نفس در قفس: ۲۸ زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به حسن روحانی، رییس جمهور و رییس شورای عالی امنیت ملی با شرح جزییاتی از حادثه روز پنج شنبه در زندان اوین این اتفاقات را وحشتناک، بسیارخشن، فاجعه و بی سابقه خوانده و خواستار بررسی و پیگیری از سوی ریاست جمهوری و شورای عالی امنیت ملی شدند. این زندانیان سیاسی تعداد مجروحین و آسیب دیدگان پنج شنبه سیاه را بیش از ۳۰ نفرعنوان کردند و از آمرین فحاشی خبر دادند که دستور به کتک زدن زندانیان می دادند.
به گزارش کلمه، صبح روز شنبه ۷۴ زندانی این بند در شهادت نامه ای که با جنبه حقوقی خطاب به دادستان کل کشور نوشته بودند، با اشاره به حمله ی ماموران امنیتی، به آنچه در پنج شنبه سیاه اوین گذشت پرداختند و برآورد اولیه ای را از آسیب دیدگان این اتفاق ارایه کردند. این شهادتنامه با توجه به عدم دسترسی و قطع راههای ارتباطی به ۳۲ زندانی دیگر که همراه با ضرب و شتم شدید به انفرادی و یا خارج از زندان منتقل شده بودند نپرداخته بود.
اینک ۲۸ زندانی سیاسی شرحی از رفتار بی سابقه و برنامه ریزی شده ی ماموران در این حمله برای رییس جمهور ارایه کرده اند که در آن کلیه اخبار پیشین کلمه درباره جزییات رفتارها و آسیب های وارده به زندانیان را تایید می کند و بر کذب بودن ادعاهای رییس سازمان زندان های کشور که در چندین مصاحبه منکر حتی اصل این واقعه شده بود، صحه میگذارد.
متن این نامه که توسط کلمه منتشر شده به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری و رییس شورای عالی امنیت ملی
با سلام و تحیت و تبریک ولادت حضرت فاطمه زهرا(س)
قاعدتا جنابعالی از فجایع روز ۲۸ فروردین سال جاری در بند ۳۵۰ زندان اوین، که اکثرا زندانیان سیاسی در آن نگهداری میشوند، کمابیش مطلعید.
در این روز که یک روز خونین در بند ۳۵۰ بود وقایع وحشتناکی در برخورد با زندانیان سیاسی روی داد که جا دارد اطلاع از آنها آرام و قرار را از هر فرد حتی کم انصافی سلب کند.
نتیجه آن برخوردهای بسیار خشن بیش از سی تن مجروح و مصدوم و مضروب بود که عمده آنها از بند ۳۵۰ به بیرون منتقل شدند درحالیکه حال تعدادی از آنها وخیم بود و خبری نیز از وضع آنها نداریم.
از آنجا که اینگونه اقدامات هم از بعد داخلی و هم از جهت بازتابهای بین المللی، از مسایل مربوط به شورای عالی امنیت ملی است، این دردنامه را برای شما نوشتیم تا شاید برخلاف دیگران شما به آن رسیدگی کنید.
شرح ماوقع:
صبح روز پنج شنبه ۲۸ فروردین ۹۳ حدود ساعت ۹:۳۰گروهی برای بازرسی از بند ۳۵۰ وارد این بند شدند. این بازرسیها هرچند ماه یکبار معمول است و اگر به صورت عادی انجام شود حادثه مهمی به بار نمیآورد.
اما این بار نیروهایی که برای این ماموریت ویژه آمده بودند برخلاف گذشته تعداد زیادی دوربین فیلم برداری و تجهیزات دیگر به همراه داشتند. برخلاف گذشته که نیروهای حفاظت زندان و قوه قضاییه این گونه بازرسیها را انجام میدادند تعداد زیادی نیروهای لباس شخصی که نوع رفتار آنها شبیه به نیروهای ورزیده عملیاتی دستگاههای اطلاعاتی – امنیتی بود، اجرای بازرسی را بر عهده داشتند. این حکایت از آن داشت که وقایع آن روز قرار است متفاوت از یک بازرسی متعارف و معمولی باشد. هنگام بازرسی، با توجه به اتفاقاتی که در بازرسیهای پیشین روی داده بود، تعدادی از زندانیان خواهان آن بودند که تخت و وسایل آنها در حضور خودشان بازرسی شود تا از سوی بازرسان تخلفی صورت نگیرد. اما در نیمههای کار بازرسی به ناگاه تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی به این زندانیان که در اتاقها بودند حمله کرده و با شدت هرچه تمامتر آنها را مضروب ساختند. سپس از پشت به دستان آنها دستبند زدند و چشمهای آنها را نیز با چشم بند پوشاندند و با این وضع آنها را از راهرو زندان و پلهها به سمت بیرون بردند. به هنگام این انتقال نیروهای لباس شخصی و تعدادی از عناصر حفاظت زندان در دو سمت مسیر عملا تونلی در مسیر آنها تشکیل داده، در طول مسیر آنان را با ضربات متوالی باتون به سرشان و نیز لگدزدن مورد ضرب و شتم قرارداده و این اقدام خود را با فحاشی تکمیل میکردند.
به هنگام ضرب و شتم زندانیان فرمانده لباس شخصیها مکررا به نیروهایش دستور میداد که با باتون به سر افراد بزنند. برخی از این ماموران در حین این درگیریها باتون را دور سر خود میچرخاندند و فحاشی میکردند. شدت این اقدامات به نحوی بود که لباس تعدادی از مضروبین برتنشان پاره شد. در بیرون بند ۳۵۰ این افراد را به مینی بوس منتقل کردند و تعدادی را که قادر به حرکت نبودند چند نفر با کشیدن روی زمین در مینی بوس انداختند و درحالیکه کف مینی بوس کاملا خون آلود بود آنها را به محل دیگری منتقل کردند.
بقیه زندانیان که در محوطه هواخوری بند بودند پس از شنیدن فریادهای زندانیان مضروب و دیدن ضرب و شتم آنها در حین انتقال و برای جلوگیری از مضروب شدن بیشترشان با سر دادن شعار درب ورودی را باز و وارد محوطه راهرو شدند که آنها نیز مورد حمله شدید و فحاشیهای رکیک ماموران لباس شخصی و تعدادی از ماموران حفاظت زندان قرار گرفتند که در نتیجه آن تعداد دیگری از زندانیان مجروح شدند، یک نفر دچار حمله قلبی گردید، رگ دست یکنفر با شیشههای شکسته بریده شد، یک نفر دچار شکستگی پا و چند نفر دیگر نیز جراحتهای دیگری پیدا کردند. یکنفرهم در اثر ضربات وارده دچار شکستگی دنده هایش شده است.
گزارش این موارد بوسیله دو نفر از پزشکان که خود زندانی سیاسی هستند تهیه شده و به دادستانی منعکس شده است؛ البته مجروحان اصلی که با مینی بوس منتقل شدند در دسترس این پزشکان نبودند تا از آنها گزارشی تهیه شود.
پس از چند ساعت عملیات آقایان تمام شد و از بند خارج شدند درحالیکه ۲۵ نفر از مجروحان و مضروبان را در حین بازرسی به خارج از بند منتقل کرده بودند، دو نفر دیگر را (فردی که دندهاش شکسته بود و فردی که رگ دستش بریده شده بود) به بهداری زندان انتقال دادند و پزشک زندان اعلام کرد بدلیل اورژانسی بودن وضع آنها لازم است به بیمارستان منتقل شوند که متاسفانه روز بعد مطلع شدیم از اعزام آنها به بیمارستان نیز ممانعت شده است. پس از اتمام بازرسی پنج نفر دیگر از زندانیان سیاسی را نیز از بند احضار کردند که دیگر بازنگشتند و ظاهرا آنها هم را هم به سلولهای انفرادی منتقل کردهاند.
غرض از نگاشتن این نامه اطلاع دقیقتر شما و شورای عالی امنیت ملی و جلب توجه به این برخوردهای غیرقانونی و تضییع حقوق افراد و بررسی جدی آن است.
متاسفانه این فاجعه در متن دستگاهی اتفاق افتاده که خود باید حافظ و مدافع حقوق قانونی آحاد مردم و مانع هرگونه تضییع حقی باشد. زندانیان سیاسی قبلا در مورد تخلفهایی خفیفتر از این مورد از مسولان ذیربط خواستار رسیدگی شدهاند که صد البته هرگز هیچ گونه رسیدگی صورت نگرفت.
حتی تجربه مواردی چون مرگ مرحوم ستار بهشتی نیز برای آنها عبرت آموز نبوده که در آن مورد هم اگر با اکراه مجبور به تحقیق نمیشدند احتمالا امروز خود مقتول به عنوان قاتل معرفی میشد.
ما طبعا انتظار داریم که صرف گزارشهای مرتکبین این تخلفات مبنای قضاوت شورای عالی امنیت ملی نباشد و تحقیق و بررسی جامعی از این واقعه بوسیله هیاتی بیطرف در دستور کار قرار گیرد. اولین اقدام ضروری و فوری آن است که، قبل از برطرف شدن آثار جرم، از مجروحان و مصدومان به خصوص آنهایی که از بند ۳۵۰ منتقل شدهاند بوسیله پزشک قانونی بازدید و معاینه صورت گیرد و گزارشی از وضع جسمی آنها تهیه شود. تصاویر ضبط شده توسط دوربینهای متعدد داخل بند ۳۵۰ هم اگر مخدوش نشده باشند این وقایع را کاملا نشان خواهند داد و بدون تردید اگر در راه تحقیق یک هیات بیطرف در این مورد مانع تراشی شود این خود به معنای تایید مطالب طرح شده در این دردنامه خواهد بود که البته امیدواریم تحقیق در این مورد بدون مانع بتواند انجام گیرد.
ما در این مجال طبعا درصدد بیان مظلومیتهای تاریخی زندانیان سیاسی سالهای اخیر نیستیم که آن سخن جایی و آن نکته مکان دیگری میطلبد ولی اشارهای کوتاه به این نکته خالی از فایده نیست که پس از شکست اقتدارگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به این سو محدودیتها و مضایق جدید و بیسابقهای بر زندانیان سیاسی اعمال شده و میشود که برخورد اخیر البته شدیدترین آنها تاکنون بوده ولی احتمالا آخرین آنها نخواهد بود.
ظاهرا آنهایی که از انتخاب مردم در خرداد ۹۲ تلخ کام و عصبانی شدهاند زندانیان سیاسی را دم دستترین افراد برای انتقام گیری یافتهاند و در این مسیر بیپروا از خالق و خلق میتازند و هرچه بیشتر این کلام الهی به آنها یادآوری شده که «اعدلوا هو اقرب للتقوی» کمتر تاثیری دیده شده است.
با تجربیات گذشته ما طبعا انتظاری از آنها نداریم ولی امیدواریم شما و شورای عالی امنیت ملی این موضوع را به طور جدی بررسی و دنبال کنید.
اسامی امضا کنندگان:
۱- حسن اسدی زیدآبادی
۲- امیر اسلامی
۳- اکبر امینی ارمکی
۴- سیدمحمود باقری
۵- کاظم برجسته
۶- عماد بهاور
۷-قربان بهزادیاننژاد
۸- سیدعلیرضا بهشتی شیرازی
۹- مسعود پدرام
۱۰- نادر جانی
۱۱- امین چالاکی
۱۲- مهدی دولتی درآباد
۱۳- محمدصادق ربانی املشی
۱۴- علیرضا رجایی
۱۵- علیرضا رجبیان فرد
۱۶- حسین رونقی ملکی
۱۷- مهرداد سرجویی
۱۸- رضا شهابی
۱۸- آروین صداقت کیش
۲۰- سیامک قادری
۲۱- محسن قشقایی
۲۲- رحمان قهرمانپور
۲۳- حمید کرواسی
۲۴- جعفر گنجی
۲۵- محسن میردامادی
۲۶- نصور نقیپور
۲۷- سیداحمد هاشمی
۲۸- محمدحسین یوسفپور