رهایی سه محکوم به اعدام از طناب دار
22-می-2017
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: دو مرد که در جریان پروندههای جداگانه مرتکب قتل شده بودند، بعد از رضایت اولیای دم روز گذشته از جنبه عمومی جرم محاکمه شدند. همچنین پسر جوانی که متهم بود هشت سال پیش پدر، خواهر و برادرش را با آتش کشیدن خانهشان به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافت.
به گزارش جوان آتلاین، دو مرد که در جریان پروندههای جداگانه مرتکب قتل شده بودند، بعد از رضایت اولیای دم روز گذشته از جنبه عمومی جرم محاکمه شدند.
اولین متهم مردی بود که به اتهام قتل زنی جوان پای میز محاکمه حاضر شد. ارسلان ۲۴ چهاردهم مردادماه سال ۹۱ از سوی مأموران کلانتری ۱۰۸ نواب بازداشت شد. متهم بعد از اقرار به جرمش در توضیح ماجرا گفت: “هفت سال قبل به خاطر سرقت تابلو فرش عتیقه به ۹ سال حبس محکوم شدم، اما بعد با سپردن وثیقه آزاد شدم. بعد از آن بود که با زنی به نام لیلا آشنا شدم”.
او معتاد به مواد مخدر بود و برای تهیه مواد پیش من میآمد، اما بعد از مدتی شروع به اخاذی کرد. میگفت اگر مواد در اختیارش نگذارم ماجرای ارتباطمان را به خانوادهام خبر میدهد. از ارتباطمان خسته شده بودم و سعی کردم که رابطه را قطع کنم.
خانوادهام نمیدانستند که مواد مصرف میکنم و با لیلا دوست هستم، او هم از این موضوع سوءاستفاده میکرد و میگفت همه چیز را به خانوادهات میگویم. با تهدیدهای لیلا مجبور بودم، ارتباط داشته باشم. متهم در خصوص قتل گفت: “روز حادثه قرار بود، به منزل لیلا بروم و با هم مواد بکشیم. حین مصرف او دوباره تهدیدهایش را شروع کرد. عصبانی شدم و تا فرصت را مناسب دیدم، روسری سرش را برداشتم و او را خفه کردم”.
ارسلان بعد از اقرار به جرمش روانه زندان شد و این پرونده بعد از کامل شدن بررسیها به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه رسیدگی به ریاست قاضی زالی محاکمه و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. این رأی بعد از تأیید در دیوان در آستانه اجرا قرار داشت که متهم با پرداخت دیه از مرگ فاصله گرفت. روز گذشته متهم بار دیگر از جنبه عمومی جرم در همان شعبه پای میز محاکمه ایستاد و بعد از شرح دوباره ماجرا در آخرین دفاع گفت: قصد کشتن آن زن را نداشتم، اما او خیلی مرا اذیت میکرد و با تهدیدهایش مرا عصبانی کرده بود. حالا با ۳۰ میلیون دیه توانستم رضایت بگیرم و از مرگ نجات پیدا کنم. در آخر هیئت قضایی متهم را به ۱۰ سال حبس محکوم کرد.
قتل به خاطر اموال سرقتی
دومین متهم که دیروز پای میز محاکمه حاضر شد، مرتضی نام داشت که در نوزدهم اسفندماه سال ۹۱، توسط مأموران کلانتری ۱۶۱ خیابان ابوذر به اتهام قتل مردی به نام فرزاد بازداشت شد. او در توضیح ماجرا گفت: “چند سالی بود که در خانه خالهام زندگی مجردی داشتم. در آن ساختمان چند جوان مجرد دیگری مستأجر بودند که یکی از آنها پیمان نام داشت. او سابقه چند فقره سرقت و فروش مواد مخدر داشت و همچنین ۲۴۰ هزار تومان از پسرخالهام گرفته بود، اما برای پرداخت آن طفره میرفت. مدتی قبل نیز انگشتر خالهام را سرقت کرده بود. روزی در خانه استراحت میکردم که مأموران زن همسایه را به خاطر پیدا کردن مواد مخدر در خانهاش بازداشت کردند. بعد از رفتن آن زن میخواستم به بچههای او سر بزنم که در راهپلهها پیمان را دیدم. او اعتراض کرد و گفت بچهها خواب هستند و نیازی نیست به آنجا بروم. چند روز بعد متوجه شدم پیمان چند تکه از لوازم برقی و ۸۰۰ هزار تومان پول نقد را از خانه آن زن سرقت کرده است. نمیخواستم کار به شکایت برسد و تصمیم گرفتم با او صحبت کنم تا وسایل و پول آنها را برگرداند”.
متهم در خصوص قتل گفت: “روز قبل از حادثه هرچه با پیمان تماس گرفتم،جواب نداد. محل پاتوقش را میدانستم. او بیشتر اوقات پیش یکی از دوستانش به نام مراد بود که در محل مواد میفروخت و همه او را میشناختند. به همین خاطر آن روز به آنجا رفتم و منتظر پیمان شدم. انگار از قبل در مورد من با مراد صحبت کرده بود، به همین دلیل وقتی پیمان آمد با من درگیر شدند. من که به خاطر مصرف مواد حال طبیعی نداشتم با چاقویی که همراهم بود، ضربهای به مراد زدم و فرار کردم”.
متهم بعد از انکار جرمش، با توجه به بررسیهای لازم به اتهام قتل عمد روانه زندان شد. این پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت.
در آن جلسه بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای دم متهم به قصاص محکوم شد. این رأی بعد از تأیید در دیوان در آستانه اجرا بود که متهم با پرداخت دیه از چوبه دار فاصله گرفت.
روز گذشته متهم بار دیگر از جنبه عمومی جرم در همان شعبه پای میز محاکمه ایستاد و بعد از شرح دوباره ماجرا در آخرین دفاع گفت: “به خاطر اموالی که پیمان از خانه همسایه سرقت کرده بود، با آنها درگیر شدم که ناخواسته مرتکب قتل شدم. الآن چهار سال است که در زندانم و اولیای دم با پرداخت ۱۱۰ میلیون تومان دیه رضایت دادند. از دادگاه درخواست تخفیف مجازات دارم”.
در آخر هیئت قضایی متهم را به چهار سال و شش ماه حبس محکوم کرد.
به گزارش روزنامه ایران نیز، پسر جوانی که متهم بود هشت سال پیش پدر، خواهر و برادرش را با آتش کشیدن خانهشان به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافت.
سحرگاه شانزدهم فروردین سال ۸۸ به دنبال اعلام آتشسوزی در آپارتمانی واقع در شهرک مارلیک ـ در حوالی فردیس ـ امدادگران آتشنشانی به محل حادثه اعزام شدند و پس از رسیدن به خانهای که در آتش میسوخت، دریافتند در ورودی آپارتمان از داخل قفل شده است. آنها پس از شکستن در با ورود به آپارتمان با صحنه هولناکی روبهرو شدند و دیدند مرد ۴۱ ساله خانواده به همراه پسر ۱۰ ساله و دختر هفت سالهاش در آتش جان سپردهاند و بازماندگان خانواده اشکان – پسر ۱۸ ساله خانواده – و مادرش هستند.
«اشکان» که دقایقی بعد به عنوان عامل جنایت دستگیر شده بود، به مأموران گفت: “به دلیل کینهای که از پدر و مادرم داشتم، نقشه مرگ آنها را کشیدم. برای همین شب قبل یک دبه بنزین خریدم و ساعت ۵ صبح زمانی که همه خوابیده بودند، خانه را با بنزین به آتش کشیدم. بعد هم خودم فرار کردم؛ چرا که از اختلاف پدر و مادرم خسته شده بودم. برای همین خواستم خانه را به آتش بکشم”.
پس از اعتراف تکاندهنده پسر جوان در دادسرا مادرش نیز تحت بازجویی قرار گرفت و گفت، از نقشه پسرش بیخبر بوده است.
اشکان پیش از این در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به اتهام قتل پدر، برادر و خواهر کوچکش محاکمه شده بود اما سرانجام عمویش – تنها شاکی پرونده – که برای اشکان درخواست قصاص کرده بود صبح دیروز به دادگاه آمد و از حق قصاصاش گذشت و به این ترتیب اشکان از اعدام نجات یافت.
این بار محاکمه عامل قتل از جنبه عمومی جرم انجام شد و قاضی عبداللهی – رئیس دادگاه – به پرسش از اشکان پرداخت.
پسر ۲۷ ساله که در زمان وقوع حادثه آتشسوزی ۱۸ سال داشت، درباره این واقعه گفت: “چند وقتی بود که از اختلاف پدر و مادرم خسته شده بودم. آن شب با کبریت دبه بنزین را آتش زدم که شعله کشید و به پتو سرایت کرد. همان موقع پدرم از خواب پرید و در حالی که وحشت کرده بود، سعی کرد آتش را مهار کند. برای همین پتو و دبه را برداشت تا به حمام ببرد که دبه مقابل اتاق خواهر و برادرم منفجر شد. همان موقع بیرون دویدم و به آتشنشانی و اورژانس زنگ زدم. خیلی ترسیده بودم مادرم هم به بالکن رفته بود تا همسایهها را خبر کند”.
بعد از پایان بازجوییهای قضایی، وکیل اشکان در دفاع از موکلش گفت: متهم از کودکی به دلیل کمبودهای عاطفی و مالی با مشکلات روحی روبهرو بوده است. او از دعواهای شبانه پدر و مادرش به ستوه آمده بود ولی انگیزهای برای قتل نداشت. بنابراین درخواست عفو و بخشش برای اشکان داریم.
در پایان جلسه محاکمه، قضات شعبه چهارم پس از چند دقیقه مشورت متهم را از نظر جنبه عمومی به ۱۰ سال حبس محکوم کردند و با توجه به شرایط روحی متهم و اظهار ندامت وی و اعمال ماده ۴۴۲ به زودی متهم از زندان آزاد میشود.