رهایی یک محکوم به اعدام در تهران
12-اکتبر-2018
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: در حالیکه هفته گذشته قرار بود حکم اعدام یک زندانی متهم به قتل در تهران اجرا شود، پدر مقتول که طناب دار را بر گردن زندانی انداخته بود از اعدام متهم به قتل فرزندش گذشت کرد. مادر مقتول نیز مانند همسر خود بدون قید و شرط از متهم اعلام گذشت کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، پدری که طناب دار به دور گردن متهم به قتل فرزند خود انداخته بود وقتی متوجه شد اعدام متهم در توانش نیست، با بخشش بدون قید و شرط از گناهش، به او جانی دوباره بخشید.
ساعت ۹ شب ۶ خرداد ماه سال ۹۳ ماجرای درگیری مرگباری به کلانتری ۱۱۵ رازی مخابره شد. دقایقی بعد مأموران خود را به محل رساندند و پی بردند که سه سرنشین یک خودرو با ضربات چاقو، قربانی خود را کشته و گریختهاند.
کارآگاهان همان شب صاحب خودرو به نام محمد را دستگیر کردند و وی پس از بازجویی به شرکت در درگیری اعتراف کرده و دو دوست خود به نامهای علیاصغر ۱۸ ساله و احمد ۲۳ ساله را لو داد که هر دوی آنها هم دستگیر شدند. علیاصغر وقتی دید رازشان برملا شده است به قتل سهراب اعتراف کرد.
حدودا سه سال پیش، علیاصغر با همدستانش در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
وی در دفاع از خود گفت: “شب حادثه با محمد و احمد پس از اینکه بزم مستانهای داشتیم، با خودرویمان در حال گردش در حوالی میدان راهآهن بودیم که احمد توقف کرد”.
هر سه نفر از خودرو پیاده شدیم. همزمان موتورسیکلتی با سه سرنشین توقف کرد و با دادن تذکر از ما خواست محل را ترک کنیم اما بین ما دعوا درگرفت و من چاقویی را از زیر صندلی خودرو برداشتم و به سرنشینان موتور حمله کردم و سهراب را با چاقو زدم. از عملکرد خود پشیمان هستم و تقاضای عفو و بخشش دارم.
پس از اعتراف قاتل، هیئت قضائی برای صدور رأی نهایی با هم وارد شور شدند و علیاصغر را به اعدام و پرداخت دیه محکوم کردند اما این تمامی ماجرا نبود و حکم تا اجرا سه سال زمان برد.
در حالی که هفته گذشته قرار بود این حکم به مرحله اجرا در بیاید، پدر مقتول که طناب دار را بر گردن مقتول نیز انداخته بود از اعدام قاتل فرزندش گذشت کرد. مادر مقتول نیز مانند همسر خود از قاتل اعلام گذشت بدون قید و شرط کرد و گفت: “من نیز از قاتل او گذشت می کنم و این را نیز اعلام می کنم که اگرچه فکر می کردم با اعدام متهم به قتل فرزندم آرام تر خواهم شد اما حالا متوجه شده ام که با گذشت او به آرامشی بیکران دست پیدا کرده ام”.