قسامه سرنوشت پرونده زن جوان متهم به قتل را مشخص خواهد کرد
29-می-2018
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: مراسم قسامه سرنوشت زن جوان را که از سهسال قبل به اتهام قتل شوهرش در بازداشت به سر میبرد مشخص خواهد کرد. بر اساس این تصمیم اگر اولیایدم نتوانند ۵٠ نفر از اقوام نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند که حاضر باشند قسم یاد کنند متهم عامل قتل است، آن وقت متهم باید ۵٠ بار قسم بخورد که مرتکب قتل نشده است و در این صورت تبرئه میشود. اما اگر ۵٠ فامیل نسبی مقتول قسم بخورند این متهم قاتل است، زن جوان به اعدام محکوم میشود. قسامه یکی از ضعیفترین راههای اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا است.
به گزارش جوان آنلاین، جلسه رسیدگی به پرونده، صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی برگزار شد.
ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: “متهم شهره ۳۰ساله است که دومفروردینسال۹۴ به اتهام قتل شوهر ۳۴سالهاش به نام شایان در محله نعمتآباد بازداشت شد”.
او در بازجوییها با انکار جرمش فرضیه خودکشی را مطرح کرد و در شرح ماجرا گفت: «شایان پسرخالهام بود و ۱۰سال از زندگی مشترک ما میگذشت، اما صاحب فرزند نشده بودیم. شایان رنگکار بود، اما درآمد زیادی نداشت به همین خاطر در خانه خیاطی میکردم. من و شایان خیلی اوقات به خاطر دخالت خانوادهاش با هم مشاجره داشتیم اما من او را دوست داشتم به همین خاطر این مشکلات برایم مهم نبود.»
متهم در خصوص روز حادثه گفت: «ایام نوروز بود. قرار بود برای شرکت در جشن عروسی یکی از بستگان به شهرستان برویم به همین خاطر مشغول جمعآوری لوازم بودم. شایان به سریال جومونگ خیلی علاقه داشت به همین خاطر دیویدی آن را گرفته بود و آن شب تا سحر پای تلویزیون سریال جومونگ را تماشا میکرد. صبح روز بعد در حال بستن چمدان بودم که خواهرش زنگ زد و گفت میخواهد همراه خانوادهاش به خانه ما بیایند. شایان عصبانی شد و از من خواست به آنها زنگ بزنم و خواهرش را از آمدن به خانهمان منصرف کنم. خانواده شایان ذهنیت بدی نسبت به من داشتند به همین دلیل قبول نکردم و گفتم خودت زنگ بزن، اما با اصرار او گوشی را برداشتم و با خواهرش تماس گرفتم. شایان از رفتارم عصبانی شد و لگدی به گوشی تلفن زد و گوشی روی زمین افتاد. این رفتار باعث درگیری شد و در آن درگیری شوهرم یکباره به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت. وقتی از آشپزخانه بیرون آمد میخواستم چاقو را از دستش بگیرم که دیدم تیغه چاقو به بدنش برخورد کرده است.»
نماینده دادستان در ادامه گفت: «متهم یکبار به قصاص محکوم شد اما قضات دیوان درخواست رسیدگی دوباره را مطرح کردند. نماینده دادستان متهم را گناهکار دانست و برای او درخواست اشد مجازات کرد.»
در ادامه بعد از درخواست قصاص از سوی اولیایدم، متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «من و شوهرم مشکلات زیادی داشتیم، اما از همه بدتر دخالتهای خانواده او بود. مادرش خاله من بود، اما با تحریک حرفهای دختر و عروسهای دیگرش میانه خوبی با من نداشت. این اختلافها بیشتر به خاطر این بود که در آن سالها بچهدار نشده بودیم و با اینکه این مشکل از طرف شایان بود، اما به همه گفته بودم که خودم مقصر هستم همین بهانهای بود که خانواده او بیشتر در زندگی ما دخالت کنند.»
متهم ادامه داد: «با همه این مشکلات من شوهرم را دوست داشتم. باور کنید روز حادثه دست به چاقو نشدم و ضربهای به او نزدم. این خود شایان بود که خودکشی کرد. اگر او را کشته بودم با داد و فریاد از همسایهها کمک نمیخواستم و آنها را باخبر نمیکردم.»
در پایان هیئت قضایی پرونده را لوث تشخیص داد و حکم به برگزاری مراسم قسامه داد.
به این ترتیب قرار شد اولیایدم ۵۰نفر از بستگان نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند در غیر این صورت متهم با انجام ۵۰ بار سوگند از قتل عمد تبرئه خواهد شد.