نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

مرگ یک جوان در بازداشتگاه کلانتری میانه

8-آگوست-2013

گروه خبری: زندانیان -

سایت نفس در قفس: ابوالفضل رجبی، ۲۰‌ساله، متولد ۱۳۷۲، یک جوان کارگر ترک است که در شهر میانه که در کنار پدرش مشغول به کار بود. صبح پنج شنبه ی گذشته (۱۰ مرداد) ۷ مامور کلانتری این شهر با هجوم به منزل پدری وی او را بازداشت کرده و به جرم سرقت چندین موتورسیکلت روانه ی بازداشتگاه می نمایند.

 

به گزارش آذوح، ماموران آگاهی ابتدا به پدر ابوالفضل گفته‌اند او ۶۰۰ موتور را دزدیده بوده است ولی محرمی، دادستان میانه می‌گوید او ۴۰‌موتور را دزدیده است: «حدود پنج‌شش دستگاه از این موتورها را جمع‌آوری کرده‌ایم ولی هنوز باقی پیدا نشده‌اند.»

 

پدر، مادر و پسرعمه ابوالفضل دو روز بعد به دیدن او می‌روند. تا عصر شنبه حالش خوب بوده، یکشنبه، اما داستان عوض می‌شود؛ یکشنبه می‌شود روز مرگ ابوالفضل. یکی از دو سلول کلانتری ۱۳ میانه می‌شود آخرین جایی که او دیده، آخرین جایی که از پشت میله‌ها و دیوارهایش صدای سلول بغلی را شنیده، آخرین جایی که چیزی خورده و چیزی نوشیده است. حالا مسئولان قضایی میانه می‌گویند که ابوالفضل خودکشی کرده است!!

 

یکشنبه وقتی علی رجبی، پدر او، به کلانتری می‌رود دوباره پسرش را ببیند، ماموران آگاهی می‌آیند جلو، به او می‌گویند: «خدا پسرتان را بیامرزد.» پدر ابوالفضل می‌شنود «خدا پسرتان را بیامرزد» و نمی‌داند چه می‌شنود. می‌شنود و باور نمی‌کند. هنوز هم باور نکرده است.

 

پدر این جوان بیگناه آذربایجانی می‌گوید: «به من می‌گویند پسرم با بند شلوارش خودش را در سلول‌دار زده است. من شنبه او را دیدم، سالم بود، مشکلی نداشت. یکشنبه که به کلانتری رفتم به من گفتند که او خودش را کشته است. یکی از درجه‌داران آگاهی میانه به من گفت او ۶۰۰ موتور را دزدیده است. به من گفت خدا پسرتان را بیامرزد و دیگر هیچ جواب دیگری در این‌باره به من نداد. هنوز هم جنازه‌اش را ندیده‌ام.»

 

«به من می‌گویند او با بند شورت خودش را‌ دار زده است. او ۶۵‌کیلو وزن داشت، چطور می‌شود خودش را با یک بند‌دار زده باشد؛ این با عقل جور درنمی‌آید. من آن روز به ماموران کلانتری گفتم اگر او ‌هزار موتور را هم دزدیده بود، دلیل نمی‌شود که او را بزنند و بکشند. باید پرونده او در دادگاه رسمی رسیدگی می‌شد نه این‌که پرونده او در کلانتری بسته شود. من حالا هم دنبال جنازه‌اش نیستم، من پسرم را سالم می‌خواهم، همان‌طور که او را بردند، همان‌طور هم باید به ما پسش بدهند.»

 

حسین محرمی، دادستان میانه، اما نظر دیگری دارد و مرگ او بر اثر ضرب‌و‌شتم ماموران را به‌شدت تکذیب می‌کند. او می گوید ابوالفضل به دلیل تعداد زیاد موتورهای دزدی دست به خودکشی زده است. او می‌گوید ابوالفضل رجبی با بند شلوار کردی‌ خودش را‌دار زده است:« او از فرصت سوءاستفاده کرده و خودش را با بند شلوارش حلق‌آویز کرده است. هیچ شکی در خودکشی او نیست و حتی آثار خفگی روی گلوی او مشخص است.»

 

محرمی با این‌که خودکشی او را محرز و قطعی می‌داند، می‌گوید که در حال حاضر برای ماموران آگاهی میانه پرونده‌ای تشکیل شده است و در آن در حال بررسی کوتاهی‌هایی هستیم که ماموران این آگاهی در این‌باره انجام‌ داده‌اند: «مثلا این ماموران وظیفه داشته‌اند که هر ۲۰‌دقیقه یک‌بار به سلول این فرد سر بزنند ولی این کار را انجام نداده‌اند. از طرف دیگر کلانتری مجاز بوده است تا ۲۴‌ساعت فرد بازداشتی را در بازداشتگاه کلانتری نگه دارد و بعد او را به زندان بفرستد ولی مسئولان این کلانتری او را سه روز در بازداشتگاه کلانتری میانه نگه داشته‌اند.»

 

به گزارش آذوح علیرضا دقیقی، وکیلی است که از دیروز وکالت پرونده مرگ ابوالفضل رجبی را قبول کرده است. او از جزئیات این پرونده می‌گوید: «اولین موضوعی که باید در این‌باره بگویم این است که پلیس بعد از مرگ ابوالفضل رجبی به خانواده‌اش گفته است که او ۶۰۰ دستگاه موتور را دزدیده بوده، در حالی که شهر میانه اصلا ۶۰۰ موتور ندارد که حالا او آن‌ها را دزدیده باشد. موضوع دیگر که خود دادستان هم آن را قبول دارد این است که متهم باید ۲۴ ساعت در بازداشتگاه کلانتری نگه داشته می‌شد و بعد به زندان برده می‌شد و اگر کلانتری دوباره به حضورش نیاز پیدا کرد با اجازه قاضی زندان او را دوباره به کلانتری برمی‌گرداندند، در حالی که این اتفاق نیفتاده است.»

 

دقیقی می‌گوید که ابوالفضل رجبی فرد سالمی بوده و سابقه بیماری‌های روانی یا خودکشی نداشته است:‌ «او یک جوان نرمال بوده که هیچ سابقه‌ای در آسیب رساندن به خودش نداشته است. او قبلا البته یک بار برای سرقت به زندان رفته بود و مجازاتش را کشیده بود ولی این دلیل نمی‌شود که تا یک دزدی دیگر در این شهر اتفاق بیفتد، به گردن او بیندازند. آگاهی مکلف است نسبت به جرایمی که اتفاق می‌افتد تعیین تکلیف کند.

 

دقیقی می‌گوید:‌ «من بارها این موارد را دیده‌ام، مواردی که به صراحت مخالف نظام عدالت قضایی است. خودکشی ابوالفضل رجبی اشناری نیاز به تحقیق و بررسی بیشتر دارد چرا که یک فردی که ۶۵ کیلو است نمی‌تواند خودش را با بند شورت یا شلوار دار بزند، از طرف دیگر عموما بند شلوار کردی به شلوار دوخته شده و قابل جدا شدن نیست، از طرف دیگر افسر نگهبان همه وسایلی که می‌تواند برای زندانی آسیب‌رسان باشد از او می‌گیرد و اگر این بند قابل جدا شدن بود، حتما آن را از او می‌گرفت.»

 

گفتنی است نمونه های مرگ مشکوک فعالین سیاسی در آذربایجان جنوبی به دهها مورد می رسد. بسیاری از افراد عادی جامعه نیز آشکارا در اداره ی آگاهی و بازداشتگاهها مورد شکنجه قرار گرفته و مظلومانه جان خود را از دست می دهند.

 

در یکی از آخرین موارد از مرگ مشکوک فعالین سیاسی آذربایجان سال گذشته ناصر خانزاده در بازداشتگاه وزارت اطلاعات در تبریز زیر شکنجه های وحشیانه ی ماموران امنیتی جان خود را از دست داد و جنازه اش روز بعد در حالی که از سقف آویزان شده بود به خانواده اش تحویل داده شدو در آن زمان نیز رسانه های دولتی دلیل مرگ او را خودکشی قلمداد کرده بودند.

برچسب ها:

زندانیان