نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

نجات نوجوان محکوم به اعدام پس از ۱۲ سال حبس

31-می-2017

گروه خبری: اعدام -

سایت نفس در قفس: محکوم به قصاصی که ١٢ سال پیش در زمانی که کمتر از ۱۷ سال سن داشت در یک درگیری، میانجی را به قتل رسانده بود؛ موفق شد نظر اولیای‌ دم را برای گذشت جلب کند و دیه بپردازد. او به این طریق از طناب دار فاصله گرفت.

به گزارش شرق، سال ٨۴ بود که به مأموران پلیس خبر دادند بین چند جوان درگیری اتفاق افتاده و یکی از آنها به قتل رسیده ‌است.

به محض اینکه مأموران به محل رسیدند، تحقیقات دراین‌باره آغاز شد و آنها عباس، نوجوان ١٧ساله را به‌عنوان متهم اصلی پرونده شناسایی کردند؛ اما عباس اتهام قتل را رد کرد.

او گفت: “پس از شرکت در درگیری، مجروح شدم و از هوش رفتم. پس از به‌هوش‌آمدن به بیمارستان رفتم و در مدت درگیری نیز چاقویی در دست نداشتم و نمی‌دانم چه کسی مرتکب این قتل شده ‌است”.

او گفت: “من مقتول را نمی‌شناختم و با او خصومتی هم نداشتم. می‌خواستم به این درگیری پایان دهم که این اتفاق افتاد.  در ادامه تحقیقات، مأموران از خانه عباس بازرسی کردند و آلت قتل که چاقویی دسته‌زرد بود، در خانه متهم کشف شد”.

عباس که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، گفت: “کارد کشف‌شده کاردی است که من با آن مقتول را زدم و تمام جراحاتی که روی بدن من وجود دارد، آثار خودزنی است و کسی من را مجروح نکرده و دروغ گفتم که محسن من را زده است”.

عباس که در زمان محاکمه حدود ١٨ سال داشت، در جلسه دادگاه قتل را انکار کرد و از نحوه و دلیل قتل اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: “اصلا دلیلی برای درگیری با مقتول یا اختلافی با او نداشتم؛ بنابراین با او درگیر نشده‌ام. درگیری من با علی بود؛ اما شاید حواسم نبوده و ضربه‌ای به مقتول زده و او را کشته باشم”.

متهم در جلسه دادگاه که در ٢٣ مهر سال ٨۶ برگزار شد، انجام قتل عمد را انکار کرد و گفت ممکن است مرتکب قتل غیرعمد شده باشم؛ چون من با علی درگیر بودم و مقتول را من نزدم.

عباس در تشریح اتفاقاتی که در روز درگیری افتاده بود، گفت: |علی به من سیلی زد و من را داخل جوی آب انداخت و به برادرش تلفن زد تا به آنجا بیاید. وقتی برادرش آمد، من یک چاقوی قصابی دسته‌زرد را در جیب شلوارم گذاشته بودم و یک چوب هم دستم گرفته بودم. علی به من حمله کرد؛ اما مردم میانجی شدند و یکی از آنها چوب را از دستم گرفت. من می‌خواستم با همان چاقوی دسته‌زرد ضربه‌ای به شانه راست علی بزنم که متأسفانه محمد آمد وسط درگیری و دست من را گرفت و چاقو به سینه‌اش اصابت کرد|.

بعد از آن، از علی به‌عنوان گواه و مطلع تحقیق شد. علی اظهارات عباس را بی‌اساس دانست و گفت: |او اصلا نمی‌خواست با من درگیر شود و از دور آمد و گفت می‌خواهد محمد را بزند. ٢٠٠ نفر آنجا بودند و درگیری ما با عباس نیم‌ساعت قبل از درگیری منجر به قتل بود و بعد از آن بود که او به خانه رفت و چاقو آورد و محمد را زد. من دست چپ عباس را گرفتم و محمد یک متر آن‌طرف‌تر بود و دیدم که عباس به او چاقو زد|.

شاهدان دیگری نیز با رد ادعای عباس، اظهارات مشابهی را مطرح کردند و در نهایت دادگاه با توجه به گواهی شاهدان متعدد، بزه ارتکابی را محرز دانسته و حکم قصاص نفس صادر کرد.

بر اساس حکم ‌صادره، مادر مقتول مکلف شد با توجه به وجود فرزند صغیر مقتول، سهم دیه نوه‌اش را که هنوز به سن قانونی نرسیده ‌بود به صندوق دادگستری واریز و سپس حکم را اجرا کند.

عباس به این رأی اعتراض کرد و خواستار بررسی مجدد آن شد. به‌این‌ترتیب پرونده به شعبه ٣٧ دیوان عالی کشور ارجاع داده شد.

رأی صادره تأیید و پرونده برای انجام مراحل قانونی به شعبه اجرای احکام دادسرا ارسال شد.  با گذشت ١٢ سال از حادثه، خانواده اولیای دم در نهایت با توجه به محتویات پرونده و شرایط سنی محکوم و اینکه او با مقتول کدورت و مشکلی نداشته، از قصاص صرف‌نظر و تقاضای دیه را مطرح کردند که پس از رایزنی‌ها و تلاش‌های مستمر مددکار زندان و قاضی اجرای احکام، مبلغ درخواست‌شده از سوی اولیای ‌دم ٢٧٠ میلیون تومان اعلام شد.

درحال‌حاضر عباس و خانواده‌اش موفق شده‌اند بخشی از این مبلغ را با فروش دارایی‌هایشان تأمین کنند؛ اما برای تأمین مابقی آن، نیاز به کمک خیران دارند.

خیرانی که قصد کمک به این متهم را دارند، مبالغ خود را به شماره کارت ۶٠٣٧٩٩٧٢٧٢٨٨٠٨٧۴ نزد بانک ملی ایران به نام رضاعلی شعبانی‌سرناوه، واریز کنند.

زندانیان