نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

نجات یک زندانی پای چوبه دار با دیه یک میلیاردی

26-فوریه-2017

گروه خبری: اعدام -

سایت نفس در قفس: یک زندانی متهم به قتل توانست با پرداخت دیه یک میلیارد تومانی رضایت اولیای دم را پای چوبه دار جلب کند و از اعدام رهایی یابد.

به گزارش جوان آنلاین، دوم اسفندماه سال ۸۲ بود که گم شدن مرد بانکدار به پلیس تهران گزارش شد. همسر وی که ماجرا را به پلیس گزارش داده بود، گفت: “شوهرم علی، کارمند بانک است و امروز برای ملاقات با سه نفر از دوستانش خانه را ترک کرد. ساعتی بعد از رفتنش وقتی برای انجام کاری با او تماس گرفتم گوشی تلفن همراهش خاموش بود. احتمال دادم که به محل کارش رفته باشد به خاطر همین به آن جا زنگ زدم اما همکارش گفت که در محل کار حاضر نشده است. نگرانش شدم و در این باره پرس و جو کردم اما کسی از او خبر نداشت، بنابراین راهی اداره پلیس شدم تا به من کمک کند. بعد از مطرح شدن شکایت خیلی زود تحقیقات در این باره به جریان افتاد. سه روز بعد از اعلام ناپدید شدن ناگهانی علی، خبر رسید که جسدی با مشخصات او حوالی شهرستان گرمسار پیدا شده و به پزشکی قانونی منتقل شده است. بعد از آن بود که خانواده‌اش با حضور در پزشکی قانونی هویت وی را شناسایی کردند. بررسی‌ها حکایت از این داشت که علی با شلیک دو‌گلوله هدف قرار گرفته و کشته شده است”.

در شاخه دیگری از تحقیقات سه نفر از دوستان علی به نام‌های محمدرضا، جعفر و فرزاد که او آخرین بار با آنها ملاقات داشت به عنوان مظنون تحت بازجویی قرار گرفتند. هر چند آنها در اولین بررسی‌ها گفتند که از سرنوشت علی خبر ندارند اما در تحقیقات فنی به قتل او اعتراف کردند. محمدرضا گفت: “یک روز علی در جمع دوستانه‌مان گفت که موفق به گرفتن وام خوبی شده و می‌خواهد در یک شرکت بازرگانی سرمایه‌گذاری کند. من، جعفر و فرزاد وسوسه شدیم تا پول علی را سرقت کنیم، به خاطر همین نقشه‌ای طرح کردیم تا به بهانه مشارکت در سرمایه‌گذاری با او همکاری کنیم. وقتی پیشنهادمان را با علی در میان گذاشتیم، استقبال کرد. روز حادثه علی را با پول‌هایش سر قرار کشاندیم. بعد هم او را ربوده و به خارج شهر منتقل کردیم. من اسلحه کشیدم و دو گلوله به او شلیک کردم که کشته شد، سپس پول‌هایش را سرقت کرده و فرار کردیم. دو همدست محمدرضا هم در بازجویی‌ها حرف‌های او را تأیید کردند. با کامل شدن بررسی‌ها محمدرضا به اتهام مباشرت در قتل، استفاده از سلاح و سرقت و دو همدست او به اتهام معاونت در قتل و سرقت مجرم شناخته و بعد از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. هیئت قضایی بعد از ختم جلسه محمدرضا را به مرگ و جعفر را به ۱۵ سال و فرزاد را به هشت سال حبس محکوم کردند. با اعتراض متهمان به رأی دادگاه پرونده در دیوان عالی کشور بررسی شد. قضات دیوان اما رأی دادگاه را تأیید  کردند و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی فرستاده شد”.

بعد از انجام تشریفات اجرای حکم، محمدرضا به پای چوبه‌دار منتقل شد و طناب دار بر گردنش قرار گرفت. او پیش از اجرای حکم اما توانست با پرداخت دیه یک میلیارد تومانی رضایت اولیای دم را جلب کند.

این پایان ماجرا نبود چراکه با جلب رضایت اولیای دم محمدرضا حالا باید از جنبه عمومی جرم به میز محاکمه باز می‌گشت. او روز گذشته از سلول خود در زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد. وقتی جلسه دادگاه رسمیت پیدا کرد، او به درخواست قاضی خودش را به جایگاه رساند و گفت: علی بانکدار بود و توانسته بود وام خوبی بگیرد. من و دوستانم وقتی فهمیدیم که او قرار است در یک شرکت بازرگانی سرمایه‌گذاری کند وسوسه شدیم تا پول‌هایش را سرقت کنیم و یک شبه پولدار شویم. بعد از آن بود که به بهانه مشارکت در سرمایه‌گذاری او را فریب دادیم و به خارج از شهر کشاندیم. آن روز من اسلحه داشتم. وقتی اسلحه کشیدم التماس کرد که به او کاری نداشته باشیم، اما اگر رهایش می‌کردیم پلیس را با خبر می‌کرد، به خاطر همین بعد از سرقت پول‌هایش دست به ماشه بردم و دو گلوله شلیک کردم که کشته شد.

متهم گفت: “من سال‌هاست در زندان زندگی‌ام را باخته‌ام. خانواده‌ام همه دارایی‌شان را به پول تبدیل کرده‌اند تا بتوانم رضایت اولیای دم را جلب کنم. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وارد شور شد”.

 

زندانیان