پس از ۱۴ سال؛ رهایی از اعدام یک زندانی در تهران
21-ژانویه-2019
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: یک زندانی متهم به قتل در تهران پس از گذشت ۱۴ سال با پرداخت دیه و رضایت اولیای دم از اعدام رهایی یافت.
به گزارش روزنامه جوان، یک زندانی که بعد از شنیدن درد دل های یک زن جوان شوهر سالخورده وی را کشته بود بعد از ۱۴ سال توانست رضایت اولیای دم را جلب کند و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از ۱۴ سال قبل به دنبال پیدا شدن جنازه یک مرد سالخورده در خانهاش در غرب تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. وقتی پسر محمود به خانه مراجعه کرده بود با جسد سوخته پدرش رو به رو شد و پلیس را در جریان قرار داد. شواهد نشان میداد این قتل از سوی یک آشنا رخ داده و عامل یا عاملان با آتش کشیدن خانه قصد گمراه کردن پلیس را داشتهاند. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت همسر این مرد ۷۰ ساله به نام اعظم که ۳۰ سال داشت ، نیز همزمان با این حادثه ناپدید شده است. به این ترتیب فرضیه دست داشتن اعظم در قتل خانوادگی قوت گرفت. یک هفته از این ماجرا گذشته بود که اعظم به پلیس آگاهی رفت و خودش را تسلیم قانون کرد.
وی در بازجویی گفت: “من با همدستی یک مرد همسرم را کشتم و خانه را آتش زدم تا پلیس را گمراه کنم. ما به شمال رفته بودیم اما یک هفته بعد دچار عذاب وجدان شدم و به تهران برگشتم”.
با اعترافهای این زن در مراحل بازجویی همدستش به نام فریبرز نیز ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد”.
به این ترتیب فریبرز به اتهام قتل و اعظم به اتهام معاونت در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه فرزندان قربانی برای متهمان حکم اعدام خواستند.
زن جوان گفت: “۱۲ ساله بودم که پدرم به زور مرا شوهر داد. همسرم مرد بد اخلاقی بود. او معتاد بود و بارها مرا کتک زده بود. با آنکه به تازگی بچه دار شده بودم مرا از خانه بیرون کرد و خواست تا به خانه پدرم برگردم. من هم به ناچار به خانه پدرم که در شمال کشور بود رفتم. اما پدرم وضع مالی خوبی نداشت. او میگفت نمیتواند مخارج زندگیام را تامین کند. به همین خاطر چند سال بعد مرا به محمود که سنی بیشتر از پدرم داشت شوهر داد. او مرد بدی نبود اما صاحب چهار فرزند بود و من هیچ علاقهای به او نداشتم”.
وی درباره آشناییاش با فرامرز گفت: “آن روز همراه فرزندم به عنوان مسافر سوار ماشین او شدیم. من که از زندگیام ناراحت بودم گریه کردم و فرامرز علت گریههایم را از من پرسید. من هم با او درد دل کردم و تلفنم را به او دادم. بعد از مدتی از او خواستم تا در کشتن شوهرم به من کمک کند. او هم پذیرفت. ولی من در قتل دخالتی نداشتم”.
با اظهارات این زن فرامرز نیز جنایت را گردن گرفت. در پایان جلسه قضات دادگاه فرامرز را به اعدام و زن جوان را به ۱۵ سال زندان محکوم کردند. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شده بود که فرامرز توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
وی گفت: “من راننده بودم و با ماشین کار میکردم و یک پسر یک ساله داشتم. آن روز که اعظم و فرزندش را به عنوان مسافر سوار ماشین کردم او ناراحت بود و گریه می کرد. من که ناراحت شده بودم علت گریهاش را پرسیدم و او با من درد دل کرد. او گفت شوهرش مرد سالخوردهای است که هیچ علاقهای به او ندارد. او میگفت از زندگیاش ناراضی است. حرفهای او باعث شد تا دلم برایش بسوزد. من چند بار با او تماس گرفتم و او با من درد دل کرد. آخرین بار گفت از زندگیاش خسته شده و میخواهد شوهرش را بکشد. او از من خواست تا در این کار به او کمک کنم. او در خانه را باز گذاشت و من نیمه شب وارد خانه آنها شدم و شوهرش را خفه کردم. سپس ما خانه را آتش زدیم تا همه فکر کنند پیرمرد در آتش سوزی خانه مرده است. ما بعد از قتل از ترس به شمال کشور فرار کردیم اما اعظم دچار عذاب وجدان شد و به تهران برگشت و ماجرا را به پلیس گفت.
وی ادامه داد: “من در مدت ۱۴ سالی که در زندان بودم خیلی عذاب کشیدم حالا پسرم ۱۵ سال دارد و من شرمنده او هستم. من اشتباه بزرگی مرتکب شدم و حالا پشیمانم. با پرداخت دیه ۳۰۰ میلیونی توانستم رضایت فرزندان قربانی را جلب کنم و حالا از دادگاه تقاضا دارم در مجازات تخفیف قائل شوند. میخواهم به زندگیام برگردم و گذشته سخت را برای پسر نوجوانم جبران کنم”.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.