نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

چرا دادگاه نمی‌روم / حشمت الله طبرزدی

19-آوریل-2014

گروه خبری: زندانیان -

طی سه ماهه گذشته، دوباربه بازپرسی دادگاه انقلاب احضار شدم که هر دوباراز رفتن سرباز زدم. آخرین بار روز گذشته ۲۵ فروردین ماه بود. اینک بر آن شدم از فرصت پیش آمده استفاده کنم تا ضمن بیان دلایل این امتناع ورزی پیامی به مناسبت روزکارگر تقدیم کنم:

۱. مسئولین زندان رجایی شهر، علت و محل اعزام را به زندانی ابلاغ نمی‌کنند و با زندانی همچون اسیر برخورد می‌کنند که رویهٔ معمول زندان‌ها و بازداشتگاههای رژیم است که ازگذشته معمول بوده است. برای مثال، شاهرخ زمانی را ازسالن ۱۲ را فراخواندند، امابه شیوهٔ ربایش، او را به زندان قزل حصار انتقال دادند. پیش‌تر رسول بداقی و سمکوی خلقتی را به همین شیوه به انفرادی انتقال دادند. همین رویهٔ غیرقانونی، موجب ایجاد ناامنی دربین زندانیان شده، به گونه‌ای که هیچ تضمینی وجود ندارد که به بهانهٔ اعزام یا حتی در هنگام ملاقات زندانی با خانواده، او را ربوده و برنامه‌هایی برای او تدارک ببینند.

۲. از بدو خروج زندانی از بند و حضور در شعبهٔ اعزام تا خروج از درب اصلی، وبه ویژه هنگام برگشت تا رسیدن به بند، برخورد‌های بسیار زننده و تحقیر آمیز همراه با فحش‌های رکیک و ضرب و شتم از سوی برخی درجه داران و سربازان (همان‌هایی که سربازوطن نامیده می‌شوند!؟) با زندانیان اعم از عادی و سیاسی صورت می‌گیرد. نمونه آشکار آن ضرب و شتم آقای لقمان مرادی بود. این رفتار غیرانسانی و غیر قانونی در این زندان بصورت یک رویه در آمده که بعید می‌دانم به راحتی اصلاح شود. من خود بار‌ها و بار‌ها شاهد برخوردهای ضد انسانی زندانبانان با زندانیان با اتهام‌های متفاوت بوده‌ام واین رفتار، در مرحلهٔ اعزام و برعکس، بیش از موارد دیگر مشهود بوده و تحمل دیدن آن راندارم که جوان ایرانی به هر دلیل، زیر رگباری از فحش‌های رکیک، ضرب و شتم وحشیانه و یا بدرفتاری قرار بگیرد.

۳. طی ۲۰ سال گذشته که بدلیل انجام رسالت مطبوعاتی، حقوق بشری، تشکیلاتی و سیاسی با محاکم قضایی به ویژه دادگاه‌های امنیتی موسوم به «دادگاه انقلاب» سرو کار داشته‌ام، به جز رفتار و احکام ظالمانه، حاصلی برایم نداشته است. به همین دلیل همواره اعلام کرده‌ام تا دادگاه صالحه، علنی با حضور هئیت منصفه و داشتن حق وکیل، تشکیل نگردد، در چنین محاکمی شرکت نکرده و احکام آن رابه رسمیت نمی‌شناسم.

اینک اضافه تا صلاحیت عام دادگستری اعاده نشود، استقلال کامل قوهٔ قضاییه تضمین نگردد و دادگاههای ویژه مثل دادگاه انقلاب منحل نشود، هیچ اصلاحی در کشور بوجود نخواهد آمد و تا آن زمان، من درهیچ محکمه‌ای شرکت نخواهم کرد.

۴. سال گذشته در هنگامی که در مرخصی و بیرون از زندان به سر می‌بردم، اجرای احکام دادگاه انقلاب، بدون اخطار یا احضاریه قانونی، بصورت دزدانه به درون خانهٔ من یورش آورد و مطابق معمول، در بین اعضای خانواده‌ام، ایجاد هراس و وحشت کرده‌اند. این درحالی است که دزدان، آدم کشان، عوامل نا‌امن کننده جامعه، سرکوبگران و سلب کنندگان حقوق اساسی ملت، نه تنها آزاد که در امنیت کامل بسر می‌برند. اما گویا حکومت تلاش می‌کند، حتی امنیت حداقلی من در تبعیدگاه زندان رجایی شهر را نیز سلب کند تا مبادا، زبان بگشایم و از حقوق ملتم دفاع کنم، به همین دلیل، به آن‌ها در هر رده‌ای که هستند هشدار می‌دهم، اگر به این رفتار غیر قانونی از طریق فشاربرمن، ادامه دهند، ناگزیر خواهم شد برای رساندن پیام مظلومیت زندانی، دست به اعتصاب غذای نامحدود بزنم که بدون تردید، خواسته‌ام، «یا مرگ یا آزادی خواهد بود».

در زندان یا بیرون از زندان، به دفاع از حقوق اساسی ملت و افشای نقض سیستماتیک حقوق بشر از سوی رژیم، آن گونه که در افشاگری زیر عنوان «سال حقوق بشر و حقوق شهروندی بهایی‌ها» انجام دادم خواهم پرداخت.

امتناع ازرفتن به دادگاه، در اعتراض به رویه‌های غیر قانونی فوق است.

۵. پرونده نقض سیستماتیک حقوق بشراز سوی رژیم جمهوری اسلامی، در حالی بسیار قطور شده که حتی متحدین غربی‌اش و مماشات کنندگان دیروزی، مجبور شده‌اند علیه رژیم موضع گیری کنند و برنامه راهبردی تصویب نمایند. به حق پرونده حقوق بشری رژیم، شیشه عمر او نام گرفته و سران رژیم نیز به خوبی از این امر آگاه وبه آن معترف هستند. به همین دلیل سال ۹۳ سال حقوق بشر و سال طرح مطالبات ملی حقوق بشری نامیده شده است.

۶. یکی از این مطالبات اساسی حقوق بشری، حق کار، حق آموزش، حق بهداشت و حق رفاه و امنیت است. این درحالی است که به دلیل بی‌لیاقتی سران رژیم در کلیه زمینه‌ها، انحصار طلبی و رانت خواری دستگاههای حکومتی و برنامه‌های بلند پروازانهٔ هسته‌ای یا دخالت‌های غیر قانونی در سایر کشور‌ها، موجب شده است تا کشور با تحریم‌های بین المللی روبرو شود و مردم در فقر، تنگدستی و تنگناهای شدید اقتصادی فروبروند. رانت خواری، اختلاس، دزدی و فسادهای عظیم مالی واداری مملکت را در بر گرفته و مردم می‌بایست هزینه آن را بدهند. اجرای برنامه تحقیر آمیزموسوم به «سبد کالا» و اخیرا اجرای نمایش مضحک و تاسف انگیزی به نام «انصراف از دریافت یارانه» به خوبی استیصال حکومت برای اداره کشور را نشان می‌دهد.

۷. روز اول ماه می‌ روز جهانی کارگر و نیز روز ۱۲ اردی‌بهشت که زمانی برای گردهمایی فرهنگیان است، فرصت تاریخی برای اتحادیه‌ها، سندیکا‌ها، انجمن‌ها و سایر تشکل‌های کارگری و فرهنگی است تا با گرد هم آمدن در متینگ‌ها و جلسات به طرح مطالبات طبقاتی، صنفی و ملی به ویژه در شرایط فعلی بپردازند.

بدون تردید تنگنا‌های شدید اقتصادی بیش از هر فرد و گروه بر طبقهٔ زحمتکش و ستمدیده و حق طلب کارگر و فرهنگیان، فشار وارد می‌آورد. به همین دلیل خواست صنفی و طبقاتی مثل بوجود آمدن شرایط انسانی محیط کار، حداقل دستمزد، متناسب با گرانی و تورم موجود، پرداخت حقوق و معوقات و تامین امنیت شغلی، بیمه بیکاری و شرایط آموزشی و رفاهی همهٔ مزد بگیران از جملهٔ این مطالبات به ویژه برای زحمتکشان است.

حتم دارم همهٔ شخصیت‌ها، احزاب، سازمان‌ها، رسانه‌ها وسندیکا‌ها در پشتیبانی از مطالبات کارگران و فرهنگیان به پا می‌خیزند. همچنین همگان با تاکید بر مطالبات دموکراتیک ملی از جمله نه به اعدام آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و استقلال قوه قضاییه، نه به پوشش اجباری و تامین حداقل دستمزد برای کلیه مزد بگیران، روز جهانی کارگر را به یک رستاخیز ملی تبدیل خواهند کرد.

حشمت الله طبرزدی

زندان رجایی شهر- ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۳ خورشیدی

زندانیان