یک زندانی در آستانه اجرای حکم اعدام
6-اکتبر-2016
گروه خبری: اعدام -
سایت نفس در قفس: سارقی که متهم است برای دزدیدن یک خودروی ٢٠۶، تیمسار بازنشسته را هدف شلیک گلوله قرار داده، درحالی که بعد از گذشت ٧سال از دادگاه درخواست تعیینتکلیف کرده بود، به زودی اعدام میشود. این مرد که حکم اعدامش به خاطر عدم پیگیری خانواده اولیای دم اجرا نشده بود، صبح دیروز با حضور وکیل اولیای دم و درخواست قصاص، بار دیگر به اجرای حکم اعدام نزدیک شد.
به گزارش شهروند، ماجرای این پرونده به خرداد سال ٨٨ برمیگردد. روز دوم خردادماه سال ٨٨ بود که مرد میانسالی درحالی که سوار بر خودروی ٢٠۶ خود بود، هدف حمله یک سارق حرفهای قرار گرفت. پسرجوانی به نام بهنام، با یک اسلحه سد راه این مرد میانسال در پل مدیریت شد و او را تهدید کرد که اگر خودرواش را دراختیارش قرار ندهد، دست به جنایت میزند. قربانی اما، مقاومت کرد و این مقاومت به قیمت جانش تمام شد، چراکه بهنام تهدیدش را عملی کرد و با شلیک یک گلوله به شکم مقتول، او را کشت و خودروی ٢٠۶ را سرقت کرد.
این خودروی سرقتی تنها چند دقیقه بیشتر سارق جوان را همراهی نکرد، چراکه بهنام پس از فرار با خودروی سرقتی با درختهای کنار بزرگراه تصادف کرد و مجبور شد که خودرو را کنار خیابان رها کند. درست فردای همان روز بود که وقتی بهنام قصد سرقت از یک زن جوان درخیابان علامه را داشت، به محاصره مردم درآمد و پس از شلیک گلوله به پای طعمهاش، ازسوی مردم دستگیر شد. او بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و در تحقیقات به قتل راننده خودروی ٢٠۶ و مجروح کردن یک زن جوان که پزشک متخصص اطفال بود، اعتراف کرد. وی به مأموران گفت: «یک خواهر بیوه دارم که از لحاظ مالی مشکلات زیادی دارد. برای همین میخواستم سرقت کنم تا بتوانم هزینههای زندگی او را تأمین کنم و درواقع به او کمک مالی بدهم، اما باور کنید قصد کشتن کسی را نداشتم. من خودم شغل و درآمد داشتم. در یک کشتارگاه کار میکردم و درآمدم بد نبود، اما صاحبکارم مرا اخراج کرد. هیچ دلیل قانعکنندهای هم برای این کارش نداشت. از آن به بعد بیپول شدم و روحیهام خراب شد. برای همین یک اسلحه خریدم. میخواستم با تهدید اسلحه زورگیری کنم و کمی پول به دست بیاورم. روزحادثه در یکی از خیابانهای کنار پل مدیریت بودم که یک خودروی ٢٠۶ را دیدم. موقعیت خوبی بود برای سرقت؛ به همین دلیل جلوی راننده را گرفتم تا خودرواش را بدزدم، اما او مقاومت کرد و من هم مجبور شدم شلیک کنم. بعد از اینکه شلیک کردم، او را کنار خیابان کشاندم تا خودرویی از رویش رد نشود. بعد از آن هم خودرو را دزدیدم و فرار کردم، اما درهمان دقایق اولیه فرار احساس کردم کسی مرا تعقیب میکند. برای همین اسلحه را نشان راننده دادم تا دست از تعقیبم بردارد. درواقع او را تهدید کردم، اما ناگهان کنترلم را از دست دادم و با درختها تصادف کردم. برای همین از خودرو پیاده شدم و فرار کردم. فردای همان روز ازخانه بیرون آمدم تا شاید بتوانم دست به سرقت دیگری بزنم. درخیابان علامه بودم که زن جوانی را سوار بر یک خودروی مدل بالا دیدم. جلو رفتم و از او خواستم که خودرواش را به من بدهد. اما او هم مقاومت کرد و فریاد زنان از مردم کمک خواست. میخواست با قفل فرمان مرا بزند. برای همین یک تیر به پای او شلیک کردم. میخواستم با خودرواش فرار کنم اما متوجه شدم که سوییچ آن کد دارد. هرچه سعی کردم نتوانستم خودرو را روشن کنم. همان لحظه بود که مردم ریختند سرم و مرا از خودرو پیاده کردند. هرچه سعی کردم نتوانستم فرار کنم. برای همین دستگیر شدم.»
با اعترافات این پسرجوان، وی صحنه جنایت را بازسازی کرد و پروندهاش برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این پسر در شعبه ٧۴ سابق دادگاه کیفری استان تهران در مقابل هیأت قضائی ایستاد و از خودش دفاع کرد. هیأت قضائی نیز به درخواست اولیای دم، او را به قصاص، ١۵سال زندان، ١۵۴ ضربه شلاق و پرداخت دیه به زن جوان محکوم کردند. این حکم به تأیید قضات شعبه ١۶ دیوانعالی کشور رسید و به مرحله اجرا درآمد، اما درست هنگام اجرای حکم، اولیای دم به دادسرا نیامدند و با عدم حضور خود، اجرای این حکم را تعویق انداختند، تا اینکه بعد از گذشت ٧سال از وقوع جنایت، درحالی که بهنام بلاتکلیف مانده بود، با نوشتن نامهای و با توجه به تصویب قانون جدید از دادگاه خواست تا تکلیفش بعد از ٧سال روشن شود. بنابراین قرار شد قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران صبح دیروز جلسه رسیدگی به درخواست این مرد ۴۴ساله را برگزار کنند. قاتل قرار بود که طبق ماده ۴٢٩ قانون مجازات اسلامی جدید محاکمه شود اما در این میان وکیل اولیای دم در دادگاه حاضر شد و تکلیف این پرونده را روشن کرد. وی به هیأت قضائی گفت: «اولیای دم این پرونده درخارج ازکشور اقامت دارند و نمیدانستند که باید این پرونده را پیگیری کنند. درجریان روند رسیدگی هم نبودند. برای همین نتوانستند هنگام اجرای حکم در دادسرا حاضر شوند، اما حالا به محض اطلاع از این موضوع، اعلام کردهاند که برای اجرای حکم اعدام حاضر هستند. آنها همچنان درخواست قصاص دارند.»
بنابراین با روشنشدن این موضوع قضات دادگاه نیز پرونده را برای اجرای حکم قصاص به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی برگرداندند و قرار است این حکم به زودی اجرا شود. بنابراین قاتل بار دیگر در یکقدمی چوبه دار قرار گرفت.