۲۲ زندانی سیاسی محروم از مرخصی در بند ۳۵۰ اوین
13-آگوست-2011
گروه خبری: زندانیان -
سایت نفس در قفس: در حالی که مقامات قضایی از جمله دادستان تهران بارها ادعا کرده اند که همه زندانیان سیاسی از حق مرخصی و یا آزادی موقت بهره مند هستند، بسیاری از این زندانیان بویژه زندانیان حوادث پس از انتخابات و حامی جنبش سبز یا تاکنون از این حق استفاده نکرده اند و یا از آخرین مرخصی شان مدتها (در اغلب موارد بیش از یکسال) گذشته است.
به گزارش کلمه، برخی از این افراد بیش از ۲۴ ماه است که بدون یک روز مرخصی در زندان اوین محبوس اند. عبدالله مومنی، سعید متین پور، محمد داوری، عباس نامی، بهمن احمدی امویی، نظام حسن پور، عماد بهاور، نوید کامران، امیر خسرو دلیرثانی، امیر بهمنی، مجید تمجیدی، حسین رونقی ملکی از جمله دهها زندانی سیاسی محروم از حق مرخصی هستند.
این در حالی است که براساس قوانین داخلی کشور مرخصی از حقوق اولیه همه زندانیان محسوب می شود و قانون در این مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی را استثنا نکرده است.
مسوولان قضایی در مصاحبه های مختلف خود محرومیت زندانیان سیاسی از حق مرخصی را شایعه ی رسانه های به گفته آنها ضد انقلاب خوانده اند.
در این گزارش تنها به ارائه مشخصات تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ که از حق مرخصی محروم اند، می پردازد و تاکید می کند تعداد زندانیان سیاسی محروم از این حق خیلی ببشتر از این تعداد در زندان های اوین و رجایی شهر و سایر زندان های کشور است.کلمه تلاش خواهد کرد در سلسله گزارش هایی به سایر زندانیان محروم از مرخصی نیز بپردازد.
آنچه می خوانید تنها در برگیرنده مشخصات تعدادی از زندانیان سیاسی محروم از مرخصی در بند ۳۵۰ اوین است و نه تمام زندانیان سیاسی کشور.
۱-محمد داوری: محمد داوری، روزنامه نگار و سردبیر سایت سحام نیوز است. وی پس از نامه ای که توسط مهدی کروبی به رئیس مجلس خبرگان پیرامون آزار زندانیان سیاسی در شکنجه گاه کهریزک نوشته شد، دستگیر و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا علیه مهدی کروبی در تلویزیون، اقرار کند.
وی در مدت بیش ازهفت ماه بازداشت خود در بند ۲۰۹ اوین چند نوبت اعتصاب غذا داشت. مهدی کروبی در نامهای به دادستان تهران، مسئولیت تمام اسناد و فیلمهایی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ایران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فیلمبردار مصاحبهها عنوان کرد و گفت او هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است. او نه فقط بیش از دوسال است که بدون یک روز مرخصی در اوین به سر می برد، بلکه اغلب از حق ملاقات حضوری نیز محروم است.
مسوولان زندان اوین با ابلاغ حکم تازه ای به محمد داوری، روزنامه نگار و زندانی سیاسی خبر دادند که به محکومیت پنج ساله وی، یکسال افزوده شده و به این ترتیب مدت محکومیت وی از پنج سال به شش سال افزایش یافته است.
۲- نوید کامران: وی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات است که در عاشورای ۸۸ تهران بازداشت شد.
وی توسط قاضی پیرعباسی، رئیس شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب، به ٣٣ ماه حبس و ٧۵ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم از سوی شعبه ٣۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، تایید شد.
دادستان تهران تاکنون با مرخصی نوید کامران مخالفت کرده و همچنان به مخالفت خود ادامه می دهد .وی بیش از یک سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر میبرد.
نوید کامران یکی از امضا کنندگان “شهادتنامه ۶۴ زندانی سیاسی درباره چگونگی جانباختن هدی صابر” بوده است.
۳- امیر بهمنی: بهمنی یکی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات است که به دلیل شرکت در چند تجمع اعتراضی مسالمت آمیز پس از انتخابات ۸۸ بازداشت و توسط دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس تعزیزی محکوم شد. دادستان تهران علی رغم پییگیری های متعدد خانواده بهمنی تاکنون از اعطای مرخصی به وی خودداری کرده است.
۴- حسین امینی: حسین امینی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات است که از بهمن ماه ۸۹ در زندان است. وی به دلیل حضور در تجمع اعتراضی بازداشت و به یکسال زندان تعزیزی محکوم شده است.وی نیز از حق مرخصی محروم است.
۵- احمد شاهرضایی: شاهرضائی از بازداشت شدگان ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ است. دادستان تهران با وجود نیاز وی به درمان های پزشکی همچنان با مرخصی وی مخالفت می کند.
شاهرضائی، ٢٩ ساله ،روز ٢٢ خرداد ماه سال گذشته (٨٩)، در خیابان انقلاب و در تظاهرات اعتراضی بازداشت شده است.
شاهرضائی از حامیان جنبش سبز است که به مدت ۷۴ روز در سلول انفرادی بند ۲۴۰ به سر برده است.
۶- مجید تمجیدی: تمجیدی، ۳۷ ساله، یکی از فعالان کارگری کشور است که به ۱۸ ماه حبس قطعی محکوم شده و هم اکنون به همراه یکصد و هفتاد نفر از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ اوین نگه داری می شود.
یکی از اتهامات تمجیدی اجتماع و تبانی بر ضد امنیت ملی عنوان شده که وی هر بار این اتهام را رد و تاکید کرده است که فقط برای تحقق خواسته های صنفی کارگران فعالیت می کرده است
تمجیدی از بسیاری از حقوی زندانیان عادی از جمله مرخصی محروم است و اعتراض های خانواده وی در این زمینه به نتیجه ای نرسیده است.
۷- امید شریفی دانا: شریفی دانا از شهروندان معرتض به نتیجه انتخابات است که در عاشورای ۸۸ تهران بازداشت شد.
امید شریفی دانا بر اساس اعترافات خود که تحت فشار شدید از وی اخذ شده بود، ابتدا به اعدام محکوم شد. این حکم سپس در دادگاه تجدید نظر به سه سال حبس کاهش یافت. اتهام او “اجتماع و تبانی بر ضد علیه امنیت کشور”، “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی با شرکت مستمر در اکثر تجمعات غیرقانونی و “استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره” عنوان شده بود .
دادستان تهران با وجود پیگیری های مکرر خانواده اش از دادن مرخصی به وی خودداری می کنند.وی همچنین اغلب اوقات از حق ملاقات حضوری نیز محروم است.
۸- عماد بهاور: عماد بهاور مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی ایران و عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران ایران و عضو هسته مرکزی «پویش حمایت از خاتمی و موسوی» (موج سوم) است که در هفتم خرداد ۱۳۸۸ توسط دادگاه انقلاب بازداشت گردید. اتهام وی توسط یک مقام قضایی تبلیغ علیه نظام عنوان شد.
این فعال سیاسی پس از چندین ماه حبس در زندان اوین با حکم قاضی دادگاه به ۱۰ سال حبس قطعی محکوم شد. فریده غیرت وکیل عماد در این رابطه میگوید: حکم بدوی صادره از سوی شعبهٔ ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی علیه آقای بهاور، عینا توسط شعبهٔ ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد که این رای را روز ۱۸ دی ماه رویت کردم. وکیل مدافع عماد با انتقاد از آنچه که آن را صدور عجولانه حکم و عدم توجه به دفاعیات میخواند، افزود: اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و عضویت در نهضت آزادی سه اتهام موکل بود که در مورد هر سه اتهام اشد مجازات و علاوه بر آن به عنوان مجازات ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی برای وی در نظر گرفته شدهاست.
خانواده بهاور در تمام ماههای گذشته بارها برای گرفتن مرخصی برای وی از دادستان تهران تلاش کرده اند اما دادستان هر بار و بدون ارائه هیچ دلیلی با این حق اولیه وی مخالفت کرده است.
۹- عبدالله مومنی: عبدالله مومنی فعال مدنی- سیاسی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان (ادوار تحکیم وحدت) است که شب ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران در ساختمان ستاد شهروند آزاد در میدان ونک تهران که ریاست ستاد شهروند آزاد (حامیان کروبی) را بر عهده داشت، بازداشت شد.او و سازمان ادوار تحکیم در این انتخابات از حامیان کاندیداتوری مهدی کروبی بودند .مومنی در اسفندماه ۸۹ توانست از حق مرخصی استفاده کند و سپس در پی مخالفت وی با درخواست بازجویان وزارت اطلاعات مبنی با همکاری با سیستم امنیتی و انجام سخنرانی هایی بر ضد رهبران جنبش سبز دوباره به زندان بازگردانده شد و از آن زمان تاکنون از هرگونه حق مرخصی محروم بوده است.او در تمام یکسال و نیم گذشته تنها سه بار توانسته از حق ملاقات حضوری استفاده کند و تمامی ملاقات هایش کابینی بوده است.
سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت، یکسال پس از انتشار نامهای خطاب به رهبرجمهوری اسلامی، به شعبه چهار دادسرای امنیتی اوین احضار شد. مومنی در این نامه ازشکنجههایی شکایت کرده بود که در دوره بازداست موقت بر او رفته است. وی در احضار اخیر با اتهامات جدیدی روبرو شده و به گفته بازپرس، بهخاطر آنها دوباره محاکمه خواهد شد.
عبدالله مومنی این بار به اتهام “نشراکاذیب و تشویش اذهان عمومی” محاکمه میشود.
۱۰- بهمن احمدی امویی: بیش از دو سال از زندانی بودن بهمن احمدی امویی روزنامه نگار می گذرد. وی ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۸در منزل مسکونی اش بازداشت شد و تاکنون در زندان اوین به سر میبرد. او در مدت زندانی بودنش تنها یک بار از مرخصی استفاده کرده و بیش از ۱۶ ماه است که از هر گونه حق مرخصی محروم مانده است.وی نیز در تمام یکسال و نیم گذشته سه بار توانسته از حق ملاقات حضوری استفاده کند و همه ملاقات هایش به صورت کابینی انجام شده است.
خانواده احمدی امویی نیز مانند بسیاری دیگر از خانواده های زندانیان این بند بارها از دادستان تهران برای وی درخواست مرخصی و یا آزادی موقت کرده اند اما تاکنون با این درخواست ها نیز مخالفت شده است.این در حالی است که وی دارای پانصد میلیون تومان وثیقه در نزد دادگاه انقلاب است.
بهمن احمدی امویی، شامگاه روز ۳۰ خرداد سال ۸۸ یعنی درست یک هفته پس از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری به همراه همسرش ژیلا بنی یعقوب بازداشت و روانه زندان شد.او پس از انتقال به بند عمومی از سوی قاضی پیرعباسی، ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به هفت سال و ۴ ماه حبس تعزیری و۳۴ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به پنج سال زندان قطعی تغییر یافت.
مهم ترین مصادیق اتهامی احمدی امویی، نگارش مقالات انتقادی در باره عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد در روزنامه سرمایه و وب سایت شخصی اش و همچنین سردبیری وب سایت خرداد نو عنوان شده است
۱۱- امیرخسرو دلیرثانی : وی در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بازداشت شد .
وی پس از گذراندن دو ماه بازداشت در سلول انفرادی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
جلسه رسیدگی به اتهامات وی در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی مقیسه تشکیل شد و وی به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد. رای صادره در دادگاه تجدید نظر تایید شد و در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۸۹ به رویت وکیل وی رسید.
دلیرثانی در اسفندماه ۸۸ به مدت شش روز به مرخصی آمد و از آن زمان تاکنون با درخواست مرخصی وی مخالفت شده است. در بهمن ماه ۱۳۸۹ وی به دلیل ادامه اعتراضات از داخل زندان و عدم همکاری با ماموران وزارت اطلاعات برای مدت کوتاهی به بند ۲۰۹ زندان اوین – بند امنیتی وزارت اطلاعات – منتقل شد.
امیر خسرو دلیر ثانی از داخل زندان هم به فعالیتهای خود ادامه داده است و از امضا کنندگان بیانیههای مشترکی است که از بند ۳۵۰ زندان اوین به مناسبتهای مختلف منتشر شده و بر ادامه مبارزات و مواضع تا احقاق حقوق تاکید می شود که معروفترین آنها بیانیه معروف به ۱۴ نفر است که با بهره گیری از سخنان محمود احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، خواستار تشکیل گروه مستقل حقیقت یابی برای بررسی حقایق مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن و انتشار بی طرفانه نتایج کارگروه شدند.وی همچنان از اعتصاب کنندگان غذا در اعتراض به شهادت هدی صابر است.
۱۲- عباس نامی: نامی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات و فعال اجتماعی است که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده است.وی از سوی دادگاه انقلاب به دو سال حبس تعزیزی محکوم شده و دادستان تهران مدتهاست که با مرخصی وی مخالفت می کند.
وی از جمله ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ است که شهادتنامه معروف به ۶۴ نفر را در چگونگی شهادت هدی صابر امضا کرد.
عباس نامی به همراه ۶۳زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین با ارسال شهادت نامه ای از داخل زندان، شهادت داد که شهید هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
۱۳- کوروش قاسمی: قاسمی از شهروندان معرتض به نتیجه انتخابات و فعال اجتماعی است .وی به جرم شرکت در تجمع های اعتراضی حامیان جنبش سبز بازداشت و به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.وی نیز از حق مرخصی محروم است.
۱۴- امیر حسین قنبری برزی: زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که از بازداشت شدگان روز عاشورای تهران در سال ۸۸ است، نیز از حق استفاده از مرخصی محروم است.وی در نامه ای که به تازگی از اوین برای پدرش ارسال کرده، نوشته است:« پدر !شاد باش برای تمام پدرهایی که فرزندان شان را آزاد تربیت کردند .شادباش برای پسرها و دخترهایی که آزادگی را از پدرهایشان فرا گرفتند .شاد باش برای پسرها و دخترهایی که آزادگی را از پدرهایشان فرا گرفتند .شادباش برای نسلی که روشنایی را انتخاب کردند».
این زندانی ۲۷ ساله که فارغ التحصیل مهندسی عمران است بر اساس حکم دادگاه بدوی به سه سال زندان و ۷۰ ضربه شلاق محکوم شد. وی نیز از جمله ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ است که شهادتنامه معروف به ۶۴ نفر را در چگونگی شهادت هدی صابر امضا کرد.
۱۵- حسن اسدی زید آبادی: حسن اسدی زیدآبادی فعال سیاسی و عضو ادوار تحکیم وحدت یکی از ۱۲ زندانی سیاسی است که در اعتراض به شهادت هدی صابر اعتصاب غذا کرد.وی نیز از جمله زندانیان سیاسی است که مدتهاست از حق مرخصی محروم است در نامه ای در تشریح دلایل این اعتصاب غذا از اداخل زندان اوین نوشت : بخشی از آنچه ۱۲ نفر از زندانیان سیاسی را بر آن داشته است که در اقدامی اعتراضی دست به اعتصاب غذا بزنند ایستادگی در برابر سلطه دروغ و دروغگوییست. واقعیت آنست که ما نمی توانیم آنچه را به چشم خویش دیده ایم انکار کنیم.از ما بر نمی آید که هم بند ارجمند و وارسته مان(شهید هدی صابر) اینچنین با مسامحه کاری و بی تدبیری از ما بگیرند و آنگاه علنا بگویند که او در اعتصاب غذا نبود و یا اینکه هنوز پیکر مرحوم عزت اله سحابی تشییع و تدفین نشده اسباب جان ستانی از یک زندانی سیاسی دیگر (شهید هاله سحابی) را فراهم آورند و آنگاه با نمایش ده ها دروغ در رسانه ملی در پی شانه خالی کردن از بار مسئولیت های خویش باشند.
اسدی زید آبادی توسط قاضی مقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه و به پنج سال حبس تعزیزی محکوم شده است.
۱۶- سعبد متین پور: متین پور روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجانی که بخاطر دفاع از حق تحصیل به زبان مادری بسیار از او یاد می شود، به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده است. قاضی صلواتی که قضاوت بسیاری از پرونده های ۱۰۸ روزنامه نگار و فعال رسانه ای را که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دستگیر و بدون طی شدن رویه قانونی در دادگاه به سال ها حبس و جریمه و غیره محکوم شدند ، بر عهده داشته است. اتهامات این روزنامه نگار را «ارتباط با بیگانگان» و «تبلیغ علیه نظام » عنوان کرده است. سعید متین پور در حالی دومین سال بازداشتش را سپری می کند که بیشتر این مدت را در سلولهای انفرادی زندان اوین و تحت شکنجه و فشار گذرانده و به دنبال آن به ناراحتی قلبی دچار شده است.وی نیزبیش از ۲۴ ماه است که از حق مرخصی محروم است.
همسرش عطیه طاهری بارها اعلام کرده است که همسرش در زندان اوین به امکانات درمانی و به ویژه پزشک متخصص قلب دسترسی ندارد و تنها پزشک عمومی آن هم در فواصل خیلی طولانی همسرش را گاهی در زندان ویزیت می کند .او بارها برای مرخصی درمانی همسرش به مراجع قانونی مراجعه کرده است، اما تاکنون حتی نتوانسته برای یک روز برایش مرخصی بگیرد.
۱۷- محمد صدیق کبودوند: کبودوند از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت و زندانی شدهاست. در دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده است که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری ۷ ماهه وی در شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، کلیوی و پوستی دچار شده است و حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.وی نیز چند سال است که از حق استفاده از مرخصی محروم است و تلاش های خانواده وی در این زمینه به نتیجه نرسیده است.
۱۸- حسین رونقی ملکی : رونقی ملکی، دانشجوی ۲۵ ساله،وبلاگ نویس و فعال در زمینه مبارزه با سانسور آنلاین است. او در روزهای پس از انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در منزل پدری اش دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.او از سوی دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۵ سال حبس به اتهام «عضویت در شبکه ایران پراکسی،توهین به رهبری و رئیس جمهوری از طریق وبلاگ نویسی» محکوم شده که این حکم در دادگاه تجدید نظر تأیید شده است.
حسین رونقی ملکی طی ماه های اخیر به نارسایی کلیه مبتلا شد که به دلیل عدم رسیدگی مسئولان، این روزها شرایط جسمی وی رو به وخامت گذاشته است . با پیگیری خانواده این وبلاگ نویس زندانی و فعالان حقوق بشر از جمله «کمیسیون حقوق بشر اسلامی»، او پس از تحمل مدتها رنج در اوائل اردیبهشت ماه با دستبند و پابند به بیمارستان هاشمی نژاد تهران منتقل شد و تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفت. اما در طول دوران بستری بودن نیز ماموران امنیتی با تهدید و ارعاب حسین رونقی ملکی، خانواده اش و دکتر معالج وی موجب شدند که با وجود شرایط وخیم بعد از جراحی او در اعتراض به شرایطش به اعتصاب غذا دست بزند. دکتر معالج وی اکیدا ذکر کرده است که او نیازمند مرخصی و استراحت است اما ماموران امنیتی وی را بعد از جراحی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کرده اند. او همچنان علیرغم سپردن وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی در مرداد ماه سال گذشته تا کنون حتی از یک ساعت مرخصی هم نتوانسته استفاده کند.
۱۹- نظام حسن پور: مسوولان دادستانی و مقامات قضایی با وجود بیماری مادر نظام حسن پور، زندانی سیاسی و یکی از شهروندان معترض به نتایج انتخابات همچنان از دادن مرخصی به او خودداری می کنند.
وی از دستگیر شدگان روز عاشورای سال ۸۸ است.مادر وی به بیماری سرطان مبتلا و در بیمارستان بستری شده است اما با این همه مسوولان برای دیدن مادرش هم به وی مرخصی نمی دهند
نظام حسن پور، جوان ۲۵ ساله و از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات، تاکنون از مرخصی استفاده نکرده است .همچنین تاکنون با آزادی مشروط او مخالفت شده است ، براساس قوانین جمهوری اسلامی، زندانی هایی که سابقه محکومیت موثر کیفری ندارند، پس از گذراندن نیمی از دوران محکومیت خود مشمول آزادی مشروط می شوند.استفاده از مرخصی نیز از دیگر حقوق زندانیان شمرده می شود.حسن پور هیچ گونه سابقه محکومیت کیفری ندارد و بنابراین شرایط آزادی مشروط را داراست.
خانواده حسن پور در یکی از روستاهای توابع کوهدشت زندگی می کنند و به دلیل دوری راه و نداشتن توان مالی مناسب قادر نیستند برای ملاقات با او همیشه به زندان اوین مراجعه کنند به همین دلیل این زندانی اغلب اوقات بدون ملاقات در زندان اوین به سر می برد و تلفن های این بند هم قطع است.
این روزها با وجود بیماری مادر حسن او اوقات سختی را در زندان سپری می کند و برای دیدار با مادر پیر خود تنها خواهان یک مرخصی چند روزه است که مسوولان با آن هم مخالفت می کنند.
حسن پور در دادگاه بدوی به ریاست قاضی مقیسه به ۶ سال زندان محکوم شده بود. اما بعدا این حکم به دو سال زندان کاهش پیدا کرد .او هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد . نظام ، در زمان دستگیری دانشجوی ترم آخررشته علوم تربیتی و تنها نان آور خانواده شش نفری خود بود . او مسوولیت سرپرستی از خواهران و برادرانش را بر عهده داشت و اکنون خانواده اش با مشکلات شدید مالی دست و پنجه نرم می کنند.
۲۰- ابولفضل عابدینی نصر:عابدینی نصر، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر است که پس از ضرب و شتم در تاریخ دوازدهم اسفندماه سال ۸۸ در اهواز بازداشت شد.دادگاه انقلاب اهواز وی را به یازده سال زندان محکوم کرده است.پس از آن قاضی مقیسه، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب وی را به یکسال حبس دیگر محکوم کرد.عابدینی نصر هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس است و تمام تلاش های خانواده اش برای استفاده وی از حق مرخصی بی نتیجه مانده است.
۲۱- رامین پرچمی: رامین پرچمی، هنرمند سینما در تظاهرات مسالمت آمیز ۲۵ بهمن ماه حامیان جنبش سبز بازداشت شد..وی علاوه بر بازیگری، کارگردان فیلم کوتاهی با عنوان راه حل بودهاست.
پرچمی فعالیت خود را با بازی در سریال در پناه تو و فیلم سینمایی ضیافت آغاز کرد. وی برای مدتی سردبیر هفتهنامه فرهنگی هنری نقشآفرینان بود.
شهرت او به خاطر بازی در سریالهایی چون در پناه تو، همسایهها، زیر اسمان شهر ۳ و فیلمهایی چون ضیافت، اعتراض، تلفن، خاکستری، مهمان مامان، است. رامین پرچمی نیز ار هرگونه حق مرخصی محروم است.
۲۲- ابوالفضل قدیانی : قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در دی ماه ۱۳۸۸ بعد از جریان عاشورای تلخ آن سال بازداشت و بعد از حدود دو ماه آزاد شد.
این فعال اصلاح طلب، در جریان دادگاهی غیرعلنی، که با چالش زیادی هم روبرو شد، توسط قاضی مقیسه به اتهام “تبلیغ علیه نظام”، به یک سال حبس و به اتهام توهین به احمدی نژاد به صد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد.
این مبارز و زندان سیاسی دوران شاه یکی از ۱۲ زندانی عقیدتی بود که در ماجرای شهادت هدی صابر اعتصاب غذا کرد و چند بار به بهداری اعزام شد. وی که به گفته ی همسرش دچار بیماری قلبی است تجربه ی اعتصاب را در زندان های ساواک نیز داشته است.
دادستان تهران با هرگونه مرخصی وی از جمله مرخصی درمانی اش به شدت مخالفت می کند.اوضاع او بسیار وخیم گزارش می شود.
زهرا رحیمی همسر این فعال سیاسی می گوید: خودشان گفتند اورژانسی باید بستری شود نمی دانم چرا اقدامی نمی کنند. انگار می خواهند ماجرای هدی صابر تکرار شود و یک شهید دیگر روی دستشان گذاشته شود. الان ۴ روز گذشته است. من بسیار نگران و مستاصل هستم. دستم به جایی بند نیست و نمی دانم دادمان به گوش چه کسی می رسد.