نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

محاکمه مأمور پلیس ایرانی به اتهام قتل جوان افغانستانی

14-نوامبر-2016

گروه خبری: اقلیت های قومی -

سایت نفس در قفس: افسر سابق پلیس آگاهی تهران که متهم است در جریان جدال مرگبار، پسر دستفروش افغانستانی را کشته است صبح دیروز به اتهام قتل عمد درشعبه دهم دادگاه کیفری محاکمه شد.

به گزارش ایران، راز جنایت زمانی فاش شد که این افسر آگاهی جسد قربانی را درون یک کیسه بزرگ پشت موتورسیکلت گذاشته بود و به بیابان می‌برد. اما در بین راه با پاره شدن کیسه، جسد در خیابان مقابل پای رهگذران افتاد و راز جنایت فاش شد. به این ترتیب افسر آگاهی و دوست همراهش دستگیر شدند.

اما وی تاکنون طی مراحل مختلف بازجویی درباره انگیزه این قتل سخنی بر زبان نیاورده است. روز گذشته نیز در جریان محاکمه راز جنایت را فاش نکرد و به این ترتیب ماجرای قتل جوان افغانستانی در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت.

متهم به قتل از روز بیست و پنجم آذر پارسال در اختیار افسران آگاهی قرار گرفت و سپس بازپرس کشیک ویژه قتل در محل حادثه حضور یافت و پس از بررسی‌های لازم، جسد رسول – ۲۷ – ساله – به پزشکی قانونی انتقال یافت. پزشکان هم تشخیص دادند یک هفته‌ای از زمان قتل مرد جوان که با وارد آمدن ضربه سنگینی بر سرش در دم کشته شده بود، گذشته است.

متهم به قتل که در حین حمل جسد دستگیر شده بود، در بازجویی به کارآگاهان جنایی گفت: “این جوان افغانستانی را که دستفروش بود به منزلم برده بودم تا خانه را برای اجاره نشانش بدهم اما ناگهان بین ما درگیری پیش آمد و هر دو بیهوش شدیم و بر زمین افتادیم و زمانی که به هوش آمدم همسرم به من زنگ زد و از من خواست دخترانم را از مدرسه به منزل پدرزن پیرم ببرم. درحالی که دستم بشدت زخمی شده بود، از خانه بیرون آمدم. پس‌از چند ساعت وقتی به خانه برگشتم دیدم در منزل قفل شده و فکر کردم جوان افغانسانی به‌هوش آمده و از آنجا رفته است. اما ۴ روز بعد یکی از همسایه‌ها به من زنگ زد و گفت که از داخل آپارتمان ما بوی تعفن می‌آید من هم به او گفتم به احتمال زیاد بوی لاشه یک حیوان مرده است”.

درحالی که خیلی ترسیده بودم به دیدن دوستم مرتضی رفتم و گفتم می‌خواهم مقداری اثاث جابه‌جا کنم. بعد هم به خانه‌ام رفتیم. مرتضی از این موضوع خبر نداشت. من جسد را داخل یک کیسه بزرگ گذاشته و بسته‌بندی کرده بودم. آن را پشت موتورسیکلت گذاشتیم و به طرف بیرون شهرراه افتادیم. دوستم گفت این چیه؟ به او گفتم لاشه یک حیوان است که مرده و همسایه‌ها از بوی تعفنش به ستوه آمده‌اند و می‌خواهم آن را در بیابان‌های بیرون شهر بیندازم. با موتورسیکلت در حال گذر از خیابان بودیم که ناگهان کیسه پلاستیک پاره شد و جسد مقتول از روی موتورسیکلت کف خیابان افتاد. درحالی که خیابان خیلی شلوغ بود، مردم وقتی جسد را دیدند به پلیس گزارش دادند و دستگیر شدیم. وی پس از اقرار به قتل رسول، صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری منتقل شد تا محاکمه شود.

نخست پدر (مقتول) از قاضی زالی – رئیس دادگاه – خواست قاتل فرزندش به قصاص محکوم شود. آنگاه مجید – متهم به قتل پای میز محاکمه آمد و گفت: “مقتول را چند ماهی بود می‌شناختم. وقتی متوجه شدم  به دنبال خانه اجاره‌ای است او را به خانه‌ام در خیابان ۱۷ شهریور بردم که با او درگیر شدم و نمی‌دانم چه شد که هر دو بیهوش شدیم…در ادامه جلسه محاکمه، قضات دادگاه برای کشف انگیزه قتل، هرچه تلاش کردند از متهم به قتل علت کشتن جوان افغانستانی را بپرسند جواب روشنی نشنیدند”.

در پایان محاکمه قاضی زالی و قاضی دکتر اسلامی وارد شور شدند و قرار است بزودی حکم خود را درباره این افسر سابق آگاهی صادر کنند.

زندانیان