نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

صدور رای دادگاه قتل میثم عبادی پس از چهار سال

12-آوریل-2014

گروه خبری: دسته‌بندی نشده -

سایت نفس در قفس: وکیل مدافع میثم عبادی یکی از کشته شدگان ناآرامی های سال ۸۸ از صدور رای دادگاه پرونده اش خبر می دهد. به گفته او طبق رای دادگاه، پرونده مرحوم عبادی تا زمان دستگیری متهم واقعی در مرجع انتظامی مفتوح خواهد بود.

 

به گزارش ایرنا، مصطفی ترک همدانی گفت: دادگاه پرونده مرحوم عبادی ۱۵ بهمن سال گذشته در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار و روز گذشته (پنچشنبه) حکم دادگاه ابلاغ شد.

 

وی افزود: شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران به لحاظ ناشناس بودن متهم و تشخیص وقوع قتل عمد در این پرونده، مطابق ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی رای به پرداخت دیه از صندوق بیت المال به اولیا دم داده است.

 

ترک همدانی ادامه داد: همچنین دادگاه در این پرونده رای به مفتوح ماندن بدل پرونده در مرجع انتظامی تا زمان دستگیری متهم واقعی داده است.

 

شهید میثم عبادی، یکی از نخستین و جوانترین شهدای جنبش سبز است که در شب بیست و چهارم خرداد ماه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

 

طبق گفته دوستان میثم عبادی وی روز ۲۴ خرداد در چهارراه پارک‌وی بوده که می بیند مامور لباس‌شخصی دختری را بر زمین می کشید و او را کتک می‌زد. میثم به این صحنه اعتراض کرد که پاسخش گلوله بود. ساعت ده و نیم شب همان روز، زنگ تلفن خانه‌ی آقای عبادی به صدا درآمد؛ تماسی که خبر از گلوله خوردن پسری جوان در منطقه‌ی پارک‌وی می داد. میثم از ناحیه‌ی شکم تیر خورده بود و در بیمارستانی در چهارراه قلهک بستری شده بود. در همان‌جا بود که میثم برای همیشه چشم بر جهان فرو بست.

 

وکیل اولیا دم مرحوم عبادی یادآور شد: دادسرای جنایی تهران پس از دریافت گزارش به قتل رسیدن موکلم در یکی از خیابان های تهران در جریان ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، رسیدگی جدی به آن را آغاز کرد.

 

ترک همدانی افزود: پس از تشکیل پرونده، بازپرس دادسرای جنایی با وسواس و دقت زیاد موضوع را پیگیری کرد که حتی منجر به بازداشت یک ماهه یکی از اعضای بسیج تهران شد.

 

وی ادامه داد: پس از تحقیقات مفصل از فرماندهی بسیج تهران، بررسی شرایط اوضاع و احوال منطقه، محل وقوع قتل و اینکه سپاه تهران در ایام ناآرامی های سال ۸۸ دستور استفاده نکردن از سلاح گرم را صادر کرده بود و از سلاح گرم استفاده نشده است، برای تنها متهم پرونده قرار منع تعقیب صادر شد و با توجه به اینکه در این پرونده متهم به قتل شناسایی نشده است درخواست کردیم دیه مقتول از بیت المال مسلمین پرداخت شود.

 

این در حالی است که روند پرونده نزدیک به چهار سال طول کشید و حتا زمانی اعلام کردند که پرونده مختومه است. پدر و مادر شهید عبادی در طول این مدت رنج های مضاعفی تحمل کردند .

 

آنان فقط فقدان فرزندان شان را تحمل نکردند.

پدر شهید عبادی پیش از این در یکی از گفت و گوهای خود با کلمه درباره پیگیری پرونده فرزندش گفته بود: وقتی می‌روم و می‌پرسم «قاتل پسرم را پیدا کردید یا نه؟» رو به من می‌گویند: «می‌خواست از خانه بیرون نرود!ی حتی می‌گویند: «کیانشهر کجا و خیابان ولی عصر کجا؟ چرا پسرت از خیابان کیانشهر رفته بود خیابان ولی عصر!» من خیلی از شنیدن این جملات ناراحت می‌شوم. حتی بارها گریه کردم. می‌دانید وقتی این حرفها را می‌شنوم، آن‌قدر حالم گرفته می‌شود که اصلا نمی‌توانم حرفی بزنم و اصلا از آمدنم برای پیگیری پشیمان می‌شوم. یک بار که برای پیگیری به دفتر ریاست‌جمهوری رفتم، کارمندی در آنجا گفت: «پسرت اغتشاشگر بوده، چرا پسر من را نکشتند؟» یعنی آن روزها که نصف جمعیت تهران بیرون بودند و برای اعتراض هم رفته بودند، باید همه را می کشتند؟

 

اصغر عبادی پدر این شهید راه حق و آزادی در آستانه سومین سالگرد فرزندش هم به “جرس” گفته بود: “چه بگویم که این سه سال چه بر ما گذشت و چه خواهد گذشت. تک تک اعضای خانواده یک لحظه یاد او را فراموش نمی کنند و از به ناحق کشته شدن او رنج می برند. خواهر میثم بعد از کشته شدن میثم مریض و خیلی لاغر شده است. هر روز که می گذرد این درد تازه تر می شود و نمی توانیم نبود و جای خالی میثم را فراموش کنیم. تا عمر داریم این درد و غم با ماست و هر روز که می گذرد بدتر از روز قبل است.”

 

اصغر عبادی تصریح می کند: “قاتل پسرم مشخص است و مدتی هم او را گرفتند اما چون بسیجی بود آزادش کردند. خود مسئولین هم می دانند قاتل کیست و من هم می دانم. میثم آن زمانی که کشته شد، نه دستور تیراندازی داده شده بود و نه کسی به کسی کاری داشت. میثم شب بیست و سوم خرداد تیر خورده است یعنی زمانی که کسی حق نداشته تیراندازی کند و روز بیست و پنجم بود که سپاه گفت تیراندازی می کند. اما چه کنم که دستم به جایی نمی رسد، زیرا نه پول دارم و نه قدرت و پارتی دارم. اما خون به ناحق ریخته پسرم را تنها به خدا واگذار می کنم. آمرین و عاملین را به خدا واگذار می کنم، بترسید که از دست عدالت الهی در امان نخواهید ماند. ما هم صبرمان زیاد است. من الان موهایم سفید شده و تجربه زندگی به من می گوید خون پسرم پایمال نخواهد شد و روزی قاتل و دستور دهنده قتل این جوانان کشته شده، جواب پس خواهند داد و ما به امید آن روز زنده ایم.”

 

میثم عبادی از چهارده سالگی برای کمک به خانواده درس خود را رها کرده و در یک کارگاه خیاطی کار می کرد.

 

پدر میثم به خصوصیات فرزند شهیدش اشاره کرده بود: “میثم فرزند آخر ما بود و بخاطر مشکلات دست از تحصیل کشید تا کمک ما باشد و عصای دست ما بود. الان هم که من پیر شدم و نمی توانم کار کنم، یار و غمخوارم را از من گرفتند. میثم خیلی بچه دلسوزی بود و مدام به فکر ما بود. خاطرم است به مادرش می گفت بزرگتر که شدم می فرستمت مشهد و…از میثم گفتن سخت است و اصلا با زبان نمی شود خصوصیات او را گفت فقط باید او را می دیدید که چه جوان سالم و خوبی بود اما افسوس که نتوانستند ببینند!”

برچسب ها:

زندانیان