نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

اعتراضات سراسری؛ نامه پیام شکیبا از زندان رجایی‌شهر: در زندان بزرگ، میهنم چه می‌گذرد؟

29-سپتامبر-2022

گروه خبری: اعتراضات - زندانیان -

نفس در قفس، ۷مهر ۱۴۰۱: همزمان با تداوم اعتراضات در شهرهای مختلف زندانی سیاسی، پیام شکیبا، با نگارش نامه‌ای به عنوان فعال دانشجویی سابق از اعتراضات مردم ایران و دانشجویان حمایت کرده است. پیام شکیبا زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج هم اکنون دوران محکومیت ۱۳ماه حبس تعزیری خود را سپری می‌کند.

به گزارش«نفس در قفس»، ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران، پیام شکیبا، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج از اعتراضات مردمی حمایت کرده و  ضمن اشاره به تاریخچه اعتراضات نوشته است : « هم اکنون تمام مردم ایران در یک نقطه به وحدت رسیده اند و آن “آزادی از هر نوع ستم و استبداد” است.»

وی به عنوان فعال دانشجویی سابق اعتراضات در دانشگاه‌ها را نشانه‌ی ادامه دار بودن جنبش‌های دانشجویی اعلام کرده و نوشته است: « همراهی دانشجویان در کف خیابان‌ها با سایر اقشار مردم همگی نشان‌دهنده این است که باز هم دانشگاه پرچمدار خواست تغییر اساسی و بنیادی در جامعه ماست».

متن کامل نامه پیام شکیبا که یک نسخه آن در اختیار «نفس در قفس» قرار گرفته است به شرج زیر می‌باشد

«در زندان بزرگ، میهنم چه می‌گذرد ؟

در جنبش های اجتماعی بزرگ، در مقابل حکومتهای استبدادی تا دندان مسلح نقاط عبور و سرفصلی وجود دارد که تمام جنبشهای بزرگ اجتماعی پیشین در جهان نیز آن را به ما گواهی می‌دهد. هر جنبشی مراحلی کمی دارد که از تجمع این مراحل، مراحل کیفی یعنی تغیر مدار تنظیم با نظام حاکم فرا می‌رسد. قیام های دیماه ۹۶ و آبان۹۸، جنبش آزادی خواهی مردم ایران را از این مرحله عبور داد و جنبش را به مرحله ای رسانید که دیگر هیچ ابهامی در بین اقشار مختلف مردم در مورد ماهیت حاکمیت فاشسیم دینی باقی نگذارد و دیگر هیچ باند و دسته ای در درون این حاکمیت نمی‌تواند نقش فریب مردم را بازی کند

در مرحله پس از قیام های ۹۶ و ۹۸ نیز یک نقطه عبور لازم بود تا تعادل قوای اجتماعی و سیاسی کاملا و تماما به نفع جنبش آزادیخواهی رقم بخورد. این نقطه عبور ریختن ترس عناصر انبوه جنبش در برابر نیروی تا دندان مسلح حکومت استبدادی و مرزبندی با استبداد حاکم و مغلوب پیشین و همبستگی حول خواسته و هدف مشترک یعنی “آزادی” می باشد.

مرگ ، قتل و شهادت جانگداز شهید مهسا امینی در قیام اخیر جنبش آزادیخواهی مردم ایران را وارد این مرحله جدید نموده است. این شهادت مظلومانه باعث شد تا حافظه های تک تک و جدامانده مردم که از تصاویر سانسور، تحمیل، اجبار، تبعیض، چپاول، دروغ، دین فروشی، فساد و جنایت فاشیسم دینی انباشته شده بود با یکدیگر پیوند خورده واین عاطفه های آتش گرفته و حافظه های جدا جدا به یکدیگر رسیده و مشترک شوند زیرا که مهسای شهید هم زن بود (نماد ستم جنسیتی) هم کرد(نماد ستم ملیتی) و هم اهل سنت(نماد ستم مذهبی) و از این رو بود که خون اون آتشی به خرمن استبداد زد و تمامی ایران و مردم ایران از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب به پا خاستند تا آن گوهر بی بدیل یعنی آزادی را که بیش از یک قرن است در تقلای رسیدن به آن در نبرد با شاه و شیخ و استعمار می باشند و برای رسیدن به آن هزاران هزار شهید فدیه آن کرده اند را طلب کنند.

هم اکنون تمام مردم ایران در یک نقطه به وحدت رسیده اند و آن “آزادی از هر نوع ستم و استبداد” است.

از زمان انقلاب مشروطه و اولین تلاشها برای رسیدن به آزادی، مردم ایران با به چالش کشیدن قدرت شاه  تا هم اکنون( ۱۴۰۱) خلق ایران در طلب آزادی بوده است و بخوبی می‌داند که آزادی هیچ کس بدست نمی‌آید مگر اینکه آزادی برای همه اجزای این جامعه فراهم شود. زیرا که حل مسائل جزئی تر وابسته به حل مسئله کلی و تضاد و مانع اصلی جامعه ما یعنی استبداد می باشد و هیچ ملیتی، نژادی، اقلیتی، قشری و طبقه ای به حقوق حقه خود نمی‌رسد مگر آنکه کل جامعه ایران به آزادی رسد تا در پرتو آزادی، انسان انسان شود و صاحب و قدرت انتخاب و مطالبه گری و پرسش گری، زیرا که در حکومت استبدادی بقول منتسکیو”انسان هیچ است” و محال است که بخشی از جامعه بتواند در یک سیستم استبدادی به حقوق حقه و آزادی خود برسد در صورتیکه بقیه مردم در انقیاد می باشند.

درجامعه ما در دوران معاصر پس از قزاق خور کردن انقلاب مشروطه در رژیم ساقط شده پیشین با همدستی ارتجاع و استعار و چه پس از ملاخور شدند انقلاب ضد سلطنتی ۵۷ با همکاری استعمار، دانشگاه و جنبش دانشجویی همیشه نماینده و مطالبه گر خواست و آرمان آزادی بوده است. دانشگاه در ایران همیشه سنگر آزادی بوده است.

در درورانی که شدیدترین سرکوبها بر دانشگاه‌ها اعمال شده است، در دورانی که تشکلهای وابسته به حکومت در دانشگاهها سعی در منحرف کردن و مصادره جنبش دانشجویی داشته اند و در دورانی که اکثریت اساتید دانشگاهها مجیزگو، مشاور و همراه استبداد بوده اند و در درورانی که برخی جریانهای انحرافی و فرصت طلب سعی در تقلیل دادن جنبش دانشجویی  به طرح مطالبات و خواسته های صنفی نموده اند یکبار دیگر با به پا خواستن و مرزبندی دانشگاهها و دانشجویان آزادی خواه در قیام اخیر با انواع استبداد، باطل بودن خط همه آن مدعیان و منحرفان و سناریو سازی های دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی در حقنه کردن آلترناتیوهای پوشالی، دست ساز و یک شبه بر همگان آشکار و عیان گردید. طرح فریاد شعارهای دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد، آزادی آزادی آزادی، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، زن زندگی آزادی، رهایی حق ماست قدرت ما جمع ماست، فقر فساد و تبعیض مرگ بر این استبداد و …. در صحن دانشگاه‌های اقصی نقاط ایران از دانشگاه تهران، امیرکبیر، شریف، علم وصنعت، الزهرا، علوم تحقیقات ، علوم بهزیستی، مدرس، هنر، ملی، علامه، خوارزمی تا دانشگاهای شیراز، اصفهان، تبریز، بابل، سمنان، یزد و … و همراهی دانشجویان در کف خیابان‌ها با سایر اقشار مردم همگی نشان‌دهنده این است که باز هم دانشگاه پرچمدار خواست تغییر اساسی و بنیادی در جامعه ماست، دانشگاه پرچمدار همبستگی و حرکت بجلو رسیدن به یک ایران نوین و دموکراتیک است و دانشگاه پرچمدار مبارزه با هرنوع ستم و ستمگر چه شاه باشه و چه رهبر می‌باشد. از این رو اینجانب بعنوان یک فعال دانشجویی سابق در دهه‌های ۸۰ و ۹۰که با دانشگاه و فعالیت دانشجویی در دانشگاه‌های زنجان و علامه تهران پا در صحنه سیاسی و مبارزاتی گذاشته‌ام از بند سیاسی گوهردشت کرج دست تک تک دانشجویان آزادیخواه را می فشارم و از آنها حمایت می‌کنم و به همگی آنها درود میفرستم  فدایی همه آنها می باشم و به دانشجویان بعنوان کمترین و حقیرترین میگویم که صدایتان علیه دیکتاتوری را هر چه بلندتر کنید، فریادتان برای آزادی هرچه کوبنده تر و مشت هایتان را گره کرده و گام هایتان راهر چه استوارتر. باید بهای آزادی خلق  میهن راهرچه که باشد پرداخت تا این درد مشترک از صحنه روزگار محو شود. انقلاب دموکراتیک نوین مردم ایران در دسترس است و امروز زمان، زمان ملت  و خلق ستمدیده ایران است و دانشگاه پرچم دار و جلودار و سنگر رسیدن به آزادی است.

پیام شکیبا زندانی سیاسی و فعال دانشجویی سابق

زندان گوهردشت کرج

زندانیان