امنیتیترین زندان کشور؛ بازرسیهای خشن و تجاوزهای جنسی
10-آگوست-2015
گروه خبری: زندانیان -
سایت نفس در قفس: زندان تهران بزرگ، جایی است که در آن نه نشانی از حقوق بشر است و نه از انسانیت و دین و اخلاق، هرچند در ابتدا نمایی شیک و زیبا و مدرن از خود به نمایش بگذارد.
به گزارش کلمه، از ابتدای مردادماه و طی دو هفته گذشته حدود هزار نفر از بندهای مختلف اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند و در نتیجه تعداد کل زندانیان اصطلاحا حاضر به خواب در اوین به سه هزار نفر کاهش یافته است.
زندان تهران بزرگ در مسیر جاده قدیم قم – از فشافویه به سمت ورامین در کنار زندان فشافویه و زندان جدید التاسیس شهید لاجوردی واقع شده است و چند سالی است که در سه تیپ این زندان، زندانیان متهم به سرقت نگهداری میشوند. تیپ چهار این زندان نیز بندی است با دوازده سالن دویست نفری که اخیرا هزار نفر از محکومان متهم به کلاهبرداری از اوین به آنجا منتقل شده اند.
بنابر شنیدهها قرار است طی روزهای آینده سایر زندانیان اوین که چنین اتهامی دارند و تعداد آنها حدود پانصد تا ششصد نفر برآورد شده است (البته غیر از آنهایی که از حمایتهای ویژه برخوردارند) به همراه تعدادی از زندانیان زندان های استان البرز (قزل حصار و رجایی شهر) به زندان تهران بزرگ انتقال یابند.
نحوه انتقال زندانیان از اوین به این نحو است که هر روز صبح ابتدا تلفنهای بندها قطع می شود تا کسی نتواند خبر انتقالش را به بیرون از زندان اطلاع دهد و سپس همه کسانی که نامشان برای انتقال خوانده می شود، باید ظرف حداکثر دوساعت با تمام وسایل آماده رفتن شوند. زندانیان را با دستبند و پابند سوار اتوبوسها میکنند و با اسکورت نیروهای ویژه پلیس از اوین به تهران بزرگ می برند.
زندان تهران بزرگ در محیط کویری فشافویه که آبی شور و هوایی بسیار گرم دارد، ایجاد شده است. وسعت این زندان بسیار زیاد است و غیر از تیپ چهار که به تازگی ساختمانش به اتمام رسیده و به زندانیان تازه وارد از اوین اختصاص یافته، تیپ های بعدی نیز قرار است به مرور آماده شوند.
زندان تهران بزرگ یکی از امنیتیترین زندانهای کشور است و به برخورد شدید و تند با زندانیان شهرت دارد، اما افراد زندانی به دلیل نوع اتهاماتشان هرگز نتوانسته اند حتی گوشهای از این خشونتها را بازگو کنند.
اما در مقابل، زندانیان انتقال یافته از اوین به دلیل برخورداری از روحیه بهتر، پس از چند روز به دلیل نبود آب شیرین، پتو، سیگار و امکانات اولیه لازم، دست به اعتراض زده و از گرفتن غذاهای خود خودداری کردند تا اینکه سه شنبه گذشته متعاقب بازدید رییس سازمان زندان ها و معاونت امنیتی استانداری تهران، ضمن تامین آب شرب با تانکر، اقدام به توزیع و فروش برخی اقلام مورد درخواست زندانیان مانند آب معدنی و سیگار در فروشگاهها شد. ولی مشکل تلفن این زندانیان هنوز حل نشده، زیرا در هر سالن فقط یک دستگاه تلفن موجود است و آنها برای چند دقیقه تماس تلفنی باید ساعت های متمادی در صف باشند.
برخلاف زندان اوین که در آن زندانیان در صورت تخلف، مطابق آیین نامه سازمان زندانها برای مدت کوتاهی و حداکثر تا بیست روز به سلولهای انفرادی دارای حمام و توالت در بند ۲۴۰ منتقل می شوند، در تهران بزرگ به جای انفرادی، سوئیت های بیست تخته ای وجود دارد که بعضا ۶۰ تا ۷۰ نفر در آنجا مشمول حبس تنبیهی می شوند. در گوشه هر سوییت، یک حمام و یک توالت وجود دارد که با پرده از سالن جدا شده است که با این ساختار بوی آزار دهنده ی تعفن به طور مداوم، در تمام سالن طبیعی به نظر می رسد.
در سوئیتهای تنبیهی درها همیشه بسته است و زندانیان هیچگونه دسترسی به هواخوری، نور آفتاب، سیگار و فروشگاه ندارند. آنقدر زندانی در آنجا نگهداری می شود تا به اصطلاح ببرد و به قول زندانبانها به غلط کردن بیفتد، سپس با گرفتن تعهد آنها را به بند عمومی برمی گردانند. به طور کلی فضای عمومی زندان تهران بزرگ آنقدر بسته و سرکوبگرانه است که همه زندانیان را به تعظیم و تکریم زندانبانها وا می دارد.
از دیگر مسائل عمده در سالنهای نگهداری سارقان؛ فراوانی مواد مخدر، فعالیت باندهای سازمان یافته، تعرض و تجاوز به زندانیان جوان و باجگیری از تازه واردان است که این اعمال بدون هماهنگی وکیل بندها و مسئولین رده پایین زندان امکانپذیر نبوده و نیست. ظاهرا تاکنون دستگاه قضایی به هیچ مقام دولتی یا نمایندگان مجلس نیز اجازه بازدید از تهران بزرگ را نداده است، ضمن آنکه بعضی سالنهای آنجا و خصوصا سوئیتهای تنبیهی آنقدر کثیف و غیرقابل مشاهده است که حتی مسئولان سازمان زندانها نیز از آنجا بازدید نمیکنند.
بازرسیهای ماهیانه نیز در آنجا به صورتی خشن و غیر انسانی انجام می شود و مسئولان زندان به سربازان میدان می دهند که با خشونت با زندانیان برخورد کنند؛ به نحوی که حتی ظروف و فلاسکهای آنها را برای پیدا کردن مواد مخدر میشکنند و تمام اسباب و لوازمشان را وسط اتاق زیرورو و گاه تخریب میکنند. کوچکترین اعتراض زندانی نیز با باتون و ضرب و شتم پاسخ داده می شود و در مواردی گزارش شده که حتی به زندانیان گفته شده که در موقع بازرسی حق نگاه کردن و شناختن صورت سربازان را ندارند و در صورت بلند کردن سر با شدیدترین عکس العمل پاسیاران و سربازان مواجه می شوند.
سربازان مستقر در تهران بزرگ نیز از شرایط این زندان بسیار ناراضی هستند و اکثر آنها تلاش می کنند با یافتن آشنایان ذی نفوذ، به زندان های دیگر به ویژه اوین منتقل شوند، زیرا فضای زندان بر این سربازان ۱۹-۲۰ ساله نیز اثر مخرب روانی دارد. سربازانی که شبها صدای گریه و فریاد زندانیانی را می شنوند که زندانیان قدیمی تر به آنها تجاوز می کنند، یا آنها که نیاز به مواد مخدر یا سیگار نخی پنج هزار تومان دارند (به دلیل ممنوعیت فروش سیگار در فروشگاه های آنجا، قیمت سیگار بسته ای تا صد هزار تومان است و معلوم نیست که سودش را چه کسانی می برند) اما به دلیل بی پولی یا بدهی به آنها مواد داده نمی شود و آنها با التماس و تضرع یا فریاد و شیون درخواست مواد دارند.