نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

سه متهم؛ دو‌سال کار اجباری در خانه سالمندان، دو متهم دیگر به اعدام محکوم شدند

16-می-2016

گروه خبری: اعدام -

سایت نفس در قفس: دو مرد که با کشاندن مرد جوانی به یک باغ در شهریار، او را شکنجه کردند و به قتل رساندند، از سوی قضات جنایی به اعدام محکوم شدند. زن جوان هم که در این قتل همدست بود، به ١۵‌سال زندان و دو‌سال کار اجباری در خانه سالمندان محکوم شد.

به گزارش شهروند، دوازدهم مرداد ‌سال ٩٠ این پرونده پیش روی ماموران پلیس قرار گرفت. آن روز مرد جوانی به نام حمید به همراه عموی همسرش، مردی را به یک باغ در شهریار کشاندند و او را با شکنجه‌های مرگبار به قتل رساندند.

وقتی پلیس جسد را کشف کرد، به دنبال عاملان این جنایت گشت و درنهایت حمید ٣٧ ساله به همراه عموی ۴٩ ساله همسرش را دستگیر کرد.

تحقیقات از این دو نفر نشان داد که آنها با انگیزه ناموسی دست به این جنایت زده‌اند. ماموران دریافتند که مقتول ٣٠ساله با همسر حمید ارتباط پنهانی داشته، برای همین حمید با همدستی همسرش این مرد را به باغ کشاند و با عموی همسرش او را پس از شکنجه هولناک کشتند.

با اعترافات متهمان، پرونده آنها برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این سه نفر یک‌بار در دادگاه محاکمه شدند.

حمید در آن جلسه با انکار اعترافات خود به هیأت قضائی گفت: «عموی همسرم به تنهایی مقتول را کشت.  او از طریق همسرم این مرد را به باغ کشاند و سپس به او جوهر نمک خوراند و دستانش را با سیگار سوزاند و او را خفه کرد.  عموی همسرم از من خواست در حمل جنازه به او کمک کنم. من هم از ترسم تنها به او کمک کردم و جنازه را به بیابان‌های شهریار بردیم و آنجا رها کردیم،  ولی من در این جنایت هیچ نقشی نداشتم.»

بعد از آن همسر متهم نیز در جایگاه ایستاد و به قضات گفت: «شوهر و برادر شوهرم مقتول را به قتل رساندند.» بنابراین با توجه به ضدونقیض‌گویی‌های دو متهم و ادعاهای تازه، پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا برگردانده شد. با تکمیل تحقیقات، متهمان برای دومین‌بار در مقابل هیأت قضائی شعبه دهم دادگاه کیفری ایستادند و باز هم اظهارات تازه‌ای را مطرح کردند.

حمید این‌بار به قضات گفت: «در میدان میوه و تره‌بار کار می‌کردم و از صبح تا شب سر کار بودم تا این‌که یک شب وقتی خسته از سر کار به خانه برگشتم با مرد غریبه‌ای روبه‌رو شدم.  همان موقع در را قفل کردم و موضوع را با پلیس در میان گذاشتم. همسرم و آن مرد بازداشت و بعد از یک هفته هم تبرئه شدند. بعد از آن موضوع هم همسرم را طلاق دادم، ولی عموی همسرم دست‌بردار نبود. او می‌گفت باید همان لحظه آن مرد را می‌کشتم. می‌گفت چرا اجازه دادم آنها به راحتی آزاد شوند. همیشه با من تماس می‌گرفت و تحریکم می‌کرد  تا این‌که روز حادثه او گفت به باغش در شهریار بروم. وقتی به آنجا رفتم با جسد مقتول مواجه شدم. عموی همسرم او را کشته و جسدش را داخل پراید گذاشته بود. من که شوکه شده بودم، سعی کردم فرار کنم ولی عموی همسرم گفت که باید جسد را حمل کنم.  من هم او را همراهی کردم و از ترسم حرفی به کسی نزدم.»

در ادامه مرد میانسال نیز با رد اظهارات حمید به قضات گفت: «من در این قتل هیچ نقشی نداشتم. حمید و برادرش او را کشتند و از من خواستند در ازای ١٠٠‌میلیون تومان پول به این جنایت اعتراف کنم تا آنها هم رضایت اولیای دم را جلب کنند.  من هم در اداره آگاهی به قتل اعتراف کردم.»

بعد از آن زن جوان نیز گفت: «همسرم و عمویم هردو در این شکنجه نقش داشتند. آنها مرا مجبور کردند مقتول را به باغ بکشانم. بعد هردو مقتول را شکنجه دادند و با سیگار دستانش را سوزاندند. ولی درنهایت حمید بود که او را خفه کرد و به قتل رساند.»

پس از صحبت‌های متهمان، هیأت قضائی دادگاه کیفری وارد شور شدند و دو مرد متهم به قتل را به قصاص محکوم کردند. زن جوان نیز به اتهام معاونت در قتل به ١۵سال زندان و دوسال کار اجباری در خانه سالمندان محکوم شد.

برچسب ها:

زندانیان