نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه: شکنجه‌گر باسابقه در ایران رئیس‌جمهور می‌شود

27-ژوئن-2021

گروه خبری: آزادی بیان - زنان -

هر ایرانی با تجربه یکبار بازداشت، قربانی شکنجه محسوب می‌شود.

نفس در قفس ، ۶ تیر ۱۴۰۰: روز ۲۶ ژوئن، روز  جهانی حمایت از قربانیان شکنجه با  هدف منع کامل شکنجه از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد نامگذاری شده است. آنچه در ایران شاهد هستیم علیرغم پیوستن حکومت ایران به کنوانسیون منع شکنجه، ابراهیم رئیسی یکی از چهار قاضی عضو «هیئت مرگ» در کشتار ۶۷ و یکی از عاملان شکنجه زندانیان در زندانهای همدان و کرج به مقام ریاست‌جمهوری ایران انتصاب شده است. در گزارش پیش‌رو با یادآوری و اشاره به انواع شکنجه که بعضا  ساخته‌ عوامل شکنجه‌گر در زندانهای ایران است، به لزوم حمایت از قربانیان شکنجه و ورود سازمانهای بین المللی و دولتهای غربی به موضوع وضعیت حقوق بشر در ایران می‌پردازیم.

به گزارش‌«نفس در قفس »، ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران، با استناد به تعاریف بین‌المللی از شکنجه وقربانیان شکنجه که نه‌تنها  آزار و اذیت جسمی بلکه تمامی اعمالی که منجر به آسیب روانی فرد بازداشت شده می‌شود، از نوع شکنجه دسته‌بندی شده است؛ براین اساس می‌توان گفت هر ایرانی که تجربه یک روز بازداشت بنا به هر دلیلی توسط نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی ایران را داشته، به نوعی قربانی شکنجه محسوب می‌شود. گستردگی انواع شکنجه در بازداشتگاههای رسمی و غیر رسمی ایران و رایج بودن شکنجه برای تحت فشار قراردادن همه زندانیان در زندانهای مختلف، بر این برآورد صحه می‌گذارد.

مقامات حکومت ایران علیرغم امضای ماده ۷ کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی، که در آن صراحتا استفاده از شکنجه منع شده است، استفاده از انواع شکنجه تقریبا در همه موارد بازداشت را بدون هیچ منعی در دستور کار خود قرار داده‌اند.

اگرچه استفاده از سلول‌های انفرادی همراه با ضرب وشتم فیزیکی زندانیان یکی از رایج‌ترین و وحشنتاک‌ترین انواع شکنجه در ایران محسوب می‌شود اما در تاریخ ۴۳ ساله حاکمیت جمهوری اسلامی شکنجه‌های غیرانسانی دیگری نیز رایج بوده و هست.

بنا به افشای زندانیان سیاسی دهه ۶۰، آنها در زندانهای ایران انواع وحشتناک دیگری از شکنجه را تجربه کرده‌اند که تاکنون در هیچ‌یک از موارد توضیحات شکنجه توصیف نشده است. بعضی از این زندانیان سیاسی در کتابهای خاطرات خود از شکنجه‌ای به نام قفس یا تابوت نام‌برده‌اند که در آن به طور مستمر در طول روز مجبور بودند در یک محیط بسیار کوچک اندازه یک قبر، فقط بنشینند و تمامی کارهای خود  از جمله خواب  را درحالت نشسته انجام بدهند. این زندانیان سیاسی همواره توسط یک زندانبان که شلاق بدست داشت و موارد نقض شده را با شلاق یادآوری می‌کرد، تحت کنترل بودند.

از انواع دیگر شکنجه که به طور قطع می‌توان گفت فقط در جمهوری اسلامی رایج است، تحقیر زندانیان عادی از طریق چرخاندان در خیابان‌ها و ضرب وشتم این زندانیان در مقابل چشم ناظرین، شلاق زدن در ملاءعام و اعدام در ملاءعام که آسیب‌های جدی روانی نه‌تنها بر زندانیان که بر تمامی نفراتی که شاهد این صحنه‌ها هستند، می‌گذارد که می‌توان از آن به عنوان «شکنجه‌ جمعی جامعه» نام برد.

استفاده از ضرب و شتم و شلاق زدن یک اقدام رایج در میان ضابطان بازداشت‌کننده متهمین است. اصلی که در بازداشت‌گاههای جمهوری اسلامی ایران، برخلاف تمامی قوانین جهان، حاکم است، این است: «فردبازداشت شده مجرم است و باید آنقدر شکنجه کرد تا اعتراف کند مگر اینکه خلافش ثابت شود»!

یکی دیگر از اقدامات گسترده مقامات جمهوری اسلامی در اعمال شکنجه به بازداشت شدگان، نگهداری این افراد در مکان‌های نامشخص تحت عنوان بازداشت‌گاههای غیررسمی است. گزارش‌های مختلفی بعد از اعتراضات مربوط به آبان۹۸ توسط بازداشت‌شدگان آن دوره به عفوبین الملل مخابره شده است که ضابطین بازداشت کننده نه‌تنها معترضین را در مکانی‌ نگهداری  می کردند که هیچ اطلاعی از آن نداشتند بلکه انواع شکنجه‌های جسمی و روانی را بر آنها اعمال کرده اند.

علاوه بر این از انواع دیگر شکنجه فیزیکی که در زندانها رایج است، استفاده از بیماری زندانیان برای تحت‌فشار قرار دادن و اعمال شکنجه‌ است. مقامات جمهوری اسلامی عدم رسیدگی پزشکی و دارویی برای زندانیان را در کارد نوعی شکنجه وارد کرده‌اند که از این طریق زندانی را تحت فشار قرار‌میدهند تا در مقابل انجام خواسته ضابطین از امکانات پزشکی بهره‌مند شوند. در سالیان اخیر شاهد بودیم که زندانیان زیادی از جمله بهنام محجوبی، محسن دگمه‌چی و ساسان نیک‌نفس با این‌شکنجه به قتل رسیدند.

در ادامه شکنجه‌های جسمی نوع دیگر شکنجه رایج در زندانهای ایران، شکنجه روانی است که از طریق شاهد بودن بر اعمال شکنجه یکی از آشنایانشان، یا دادن خبرهای غیرواقعی از خانواده ازجمله فوت یکی از بستگان، دستگیری بستگان همزمان با محروم کردن زندانی از تماس با بیرون به طور طولانی اعمال می‌کنند. تجربه نشان‌داده است که آثار آسیب این نوع شکنجه در اکثر موارد تا آخر عمر با زندانی باقی می‌ماند و در طول زندگی عادی نیز فرد از این شکنجه رنج می‌برد.

ابراهیم رئیسی که هم‌اکنون به عنوان رئیس جمهور ایران معرفی شده است یکی از ضابطین شکنجه در زندانهای مختلف از جمله همدان، کرج و تهران بوده است. در دهه ۶۰ وی همزمان دادستان کرج و همدان بود و در دوره کشتارسال ۱۳۶۷ به عنوان یکی از اعضای «هیئت مرگ» اقدام به صدور حکم هزاران زندانی سیاسی کرده است.

همزمانی این موضوع نشان می‌دهد که مقامات ایران علیرغم فشارها و درخواستهای بین‌الملی حاضر به رعایت کنوانسیون‌های جهانی در جهت ارتقاء حقوق بشر در ایران نیستند. در روند حاکمیت ۴۳ جمهوری اسلامی، شکنجه به بخشی جدایی‌ناپذیر از اعمال حکومت مقامات تبدیل شده است.

عفوبین الملل در بیانیه اخیرخود اعلام کرده است که « ابراهیم رئیسی به جای اینکه به مقام ریاست جمهوری برسد باید به عنوان متهم به جنایت علیه بشریت محاکمه شود».

این امر باید به فوریت توسط مجامع بین‌المللی و دولتهای غربی مورد توجه قرار گیرد و تصمیم‌های بازدارنده درجهت کاهش شکنجه و کشتار زندانیان تحت هر عنوان در ایران، گرفته شود.

« نفس در قفس » تمامی مجامع بین المللی و مجمع عمومی سازمان ملل و گزارشگران ویژه حقوق بشر را به این امر مهم فرا خوانده و خواستار ملزم کردن دولتها برای اعمال شیوه‌های پاسخگویی مقامات جمهوری اسلامی در مقابل شکنجه شهروندانش است.

 

زندانیان