نفس در قفس

ارگان خبری لیگ حقوق بشر زندانیان ایران
اخبار

صدور حکم شلاق و زندان برای ۴ متهم در تهران

7-سپتامبر-2018

گروه خبری: اعدام -

سایت نفس در قفس: در یک پرونده سرقت از طلافروشی چهار مرد به اتهام آدم‌ربایی به ۱۵ سال حبس و به اتهام آزار و شکنجه به ۱۰‌سال حبس و ۷۴‌ ضربه شلاق محکوم شدند.

به گزارش جوان آنلاین، خرداد‌سال‌۹۴، چهار مرد که متهم هستند با تعقیب مرد طلافروش، وی را ربوده و با تهدید و شکنجه چهار و نیم‌کیلو طلا و ۲۰‌هزار دلار از وی سرقت کرده بودند، به ۲۵ سال زندان، تحمل ۷۴‌ ضربه شلاق و ردمال محکوم شدند.

مردی طلافروش به مأموران پلیس تهران خبر داد که ۴ مرد سارق طلاهایش را سرقت کرده‌اند.

او توضیح داد: «من اهل شهرستان سنندج هستم و در شهر خودمان مغازه طلافروشی دارم. هر ماه یکبار چند کیلو طلا به بازار تهران می‌آوردم و طلا‌ها را در بازار زرگران می‌فروختم. در حالیکه چهار و نیم‌کیلو طلا و ۲۰‌هزار دلار امریکا در کیف داشتم به تهران آمدم. به محض اینکه از ماشین پیاده شدم ۴ سارق به من حمله کردند و با تهدید چاقو و قمه و با زور مرا سوار خودروی‌شان کردند. آن‌ها بین راه با شوکر و قمه مرا تهدید به مرگ کردند، سپس بعد از سرقت کیفم مرا در جاده مخصوص کرج از ماشین بیرون انداختند و گریختند.»

با طرح این شکایت، مأموران پلیس تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان آغاز کردند تا اینکه با مشخصاتی که شاکی در اختیار آن‌ها قرار داده بود، توانستند یکی از متهمان را به نام کیوان شناسایی و دستگیر کنند.

متهم به پلیس آگاهی منتقل شد و در بازجویی‌ها، دیگر همدستانش را معرفی کرد و گفت طراح نقشه یکی از دوستانش به نام باقر اهل سنندج است. او به خاطر آشنایی با شاکی طراح این نقشه بوده است.

با صحبت‌های متهم پس از بازجویی، همدستان او به نام‌های محسن، علی و فرامرز شناسایی و بازداشت شدند، اما پلیس ردی از باقر به دست نیاورد.

به این ترتیب در حالیکه پنجمین متهم متواری بود پرونده با گذشت دو سال از حادثه بعد از صدور کیفرخواست به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی کیخواه، شاکی بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد.

در ادامه کیوان در جایگاه قرار گرفت و گفت: «باقر شاکی را می‌شناخت و با دادن مشخصات وی با وعده پول میلیونی از ما خواست تا او را از سنندج تعقیب و در تهران نقشه سرقت را اجرا کنیم. وقتی نقشه را اجرا کردیم بلافاصله باقر با ما قرار گذاشت و با پرداخت مبلغی پول، همه طلا‌ها را از ما گرفت.»

او در آخرین دفاعش گفت: «سرقت طلا‌ها را قبول دارم، اما قبل از تحویل کیف، چند مشت از طلا‌ها را برداشته بودم که به مادر و برادرزنم هدیه دادم و حالا از مابقی طلا‌ها خبر ندارم. باقر بقیه طلا‌ها را با خودش برد و حالا از او بی‌خبریم.»

در ادامه سه متهم دیگر با انکار آدم‌ربایی و شکنجه مرد طلافروش، محسن در آخرین دفاعش گفت: «هنگام سرقت همراه دوستانم بودم، اما باور کنید آسیبی به شاکی نرساندم.»

سپس علی نیز با انکار سرقت و آدم‌ربایی در آخرین دفاعش گفت: «من با کیوان دوست بودم. روزی به من گفت: قصد تسویه حساب با یکی از دوستانش را دارد. به همین دلیل قبول کردم و روز حادثه همراه او رفتم. باور کنید از نقشه سرقت و آدم‌ربایی اطلاعی نداشتم.»

در آخر، فرامرز با ابراز پشیمانی گفت: «تحت تأثیر حرف‌های دوستانم وسوسه شدم و برای انجام نقشه سرقت با آن‌ها همراه شدم. باور کنید از باقر بی‌خبرم و اطلاعی ندارم.»

در پایان هیئت قضایی بعد از شور، هر یک از متهمان را به اتهام آدم‌ربایی به ۱۵ سال حبس و به اتهام آزار و شکنجه به ۱۰‌سال حبس و ۷۴‌ضربه شلاق محکوم کرد. همچنین هیئت قضایی هر چهار متهم را به رد مال نیز محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات شعبه‌۲ دیوان تأیید شد.

برچسب ها:

زندانیان